ابزار وبمستر

ما مي توانيم - كار و سرمايه انساني

امنيت شغلي كارگر

نوشته مدير وبلاگ:

امروزه مسئله امنيت شغلي، تبديل به يكي از دغدغه هاي اصلي كارگران شده است. كارگري كه دائما به اين فكر باشد كه آيا فردا هم صاحب شغل خواهد بود يا نه، و روح و روان او مدام با اين مسئله كلنجار برود، چگونه مي تواند براي آينده خودش برنامه ريزي مناسبي داشته باشد؟ چگونه مي توان با اين شرايط، به فكر حمايت از توليدات ملي، كار و سرمايه انساني بود؟

كارگري كه سالها با قرارداد موقت مشغول بكار ميباشد، ولي با اراده كارفرما، از كار بيكار ميشود... اين يك مسئله ي نگران كننده مي باشد... به نظر ميرسد تنظيم روابط و قراردادهاي ميان كارگر و كارفرما، نياز به يك بازنگري اساسي دارد و نقش وزارت كار در اين امر و ايجاد همدلي ميان كارگر و كارفرما از اهميت خاصي برخوردار است. اگر واقعا دغدغه حمايت از توليدات ملي، كار و سرمايه انساني را داشته باشيم، بايستي توجه كنيم كه تقويت بخش توليد در گرو تامين امنيت شغلي كارگران است.

 

در اين باره به فرمايشات رهبر معظم انقلاب هم اشاره مي نمايم:

چرا ما بايد نسبت به مصنوعات خودمان بى‌اعتناء باشيم؟ گذشت آن روزى كه وابستگان به دستگاه قدرت به دست خودشان، با بيانات زهرآگين خودشان تلقين مى‌كردند كه ايرانى قادر به توليد و ساخت نيست. آن‌ها ايران را عقب انداختند. آن‌ها به روح ابتكار و شوق كار در كشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض كرد. امروز جوانان ما پيچيده‌ترين كارها را دارند انجام مى‌دهند. اين همه زيرساخت در كشور به وجود آمده است براى كارهاى بزرگ، اين همه كارهاى پيچيده‌ى فنى با ذهن و ابتكار جوان ايرانى دارد انجام مى‌گيرد. مسئولين دنبال اين كارند. امروز بايد رو بياورند همه به سمت مصنوعات و توليدات داخلى؛ اين بايد يك فرهنگ شود. البته يك بخش مهم از اين هم مربوط مى‌شود به امنيت شغلى كارگران، كه اين هم بايستى همه به آن توجه داشته باشند؛ كارگر فارغ‌البال باشد؛ مطمئن باشد؛ امنيت شغلى داشته باشد. و كارفرما و كارگر، سرمايه‌گذار و كارگر، مدير كارگاه و كارگر دست به دست هم بدهند برادروار، كارها را پيش ببرند.



Share

لزوم كنترل واردات و توجه به كيفيت كالا

زماني نه چندان دور، كشور پهناور ايران نه تنها در مسير جاده ابريشم بلكه در طول سواحل طولاني خود يكي از بزرگترين مراكز تجاري جهان براي تبادل انواع كالاهاي آن روزگار بشمار مي رفت و علاوه بر آن به عنوان يكي از كشورهاي برتر در عرصه توليد، نقش عمده اي را در تجارت جهاني برعهده داشت و بصورت خودكفا بسياري از محصولات كشاورزي و صنعتي عهد خود را نيز تامين مي كرد.

علاوه بر محصولاتي مانند نفت خام، خاويار، زعفران و فرش ايران كه همچنان شهرت جهاني خود را حفظ كرده اند، كالاهاي ديگري مانند خرما، چاي و حتي ابريشم ايران از جايگاه نسبتا خوبي در مبادلات تجاري داخل و خارج از كشور برخوردار بودند، صنايع دستي ايران با تنوع و كميت و كيفيت برتر در زمينه هاي مختلف عرصه رقابت را در اختيار خود داشتند. حتي كشورهايي مانند چين و ژاپن با وجود تمام قدمت تاريخي خود نتوانستند جايگاه صنايع دستي ايران را در معرض تهديد قرار دهند.

اما ديري نپاييد كه تحت تأثير نفوذ بيگانگان و القاء عجز و ناتواني در وجود مردم اين سرزمين، نه تنها زمينه اضمحلال توليدات ايراني فراهم شد، بلكه بتدريج خودباوري تبديل به ياس و نااميدي و تمام ظرفيتها و فرصتها براي همگام شدن با روند رو به رشد غافله توليد نيز بكلي نابود شد.



Share

اجراي استراتژي كارگر ايراني، توليد ايراني

اهميت نقش كارگر در روند توسعه‌ي كشورها به گونه‏اي است كه يك روز را در تقويم جهاني به خود اختصاص داده است. كارگر ايراني اما در جبهه‌ي جهاد اقتصادي، همواره به عنوان پيش گام ايفاي نقش نموده تا چرخ توسعه‌ي ايران از حركت باز نماند.

 1- كارگر ايراني به عنوان سرمايه‌ي انساني در فرآيند توليد كالا و خدمات، علاوه بر ايجاد ارزش افزوده‌ي اقتصادي، تلاش مي‏كند تا فرهنگ غني ايراني- اسلامي كار شايسته را در فرآيند توليد نهادينه كرده و از اين راه با استفاده‌ي بهينه از ساير عوامل توليد، بهره‏وري اقتصادي و در نهايت توليد كالاي يك جامعه را ارتقا بخشد. در حوزه‌ي جهاد اقتصادي، كه استيلاي اجانب از راه اعمال انواع تحريم‏ها، محدوديت‏ها و موانع موضوعيت يافته و به طور دايم بيش‌تر مي‏شود، اين كارگر ايراني است كه با همكاري نهادهاي تحقيق و توسعه، تلاش خواهد نمود تا كشور را از وابستگي به محصولات بيگانگان بي‏نياز سازد. حجم عظيمي از نوآوري‏هاي تكنولوژيك كه در سال‏هاي اخير به وقوع پيوسته شاهد اين مدعا است.

 2- ارتباط ارگانيك و سه جانبه‌ي كارگر- كارفرما- دولت در حوزه‌ي روابط كار بايد به گونه‏اي باشد كه همواره بين سه رأس اين مثلث يك هم افزايي سيستمي وجود داشته باشد به نحوي كه اين سه جز يك‌ديگر را تقويت نموده تا از حاصل آن بتوان توليد و خدمت كيفي‏تري را انتظار داشت. در اين ميان اما، اصلاح و بهبود فضاي كسب و كار در كنار اصلاح و بهبود قانون كار از جمله ضرورت‏هايي است كه بيش‌تر از گذشته و به ويژه در فضاي جهاد اقتصادي توجه به آن احساس مي‏شود. بدون ترديد نهاد كارفرمايي بدون داشتن يك نهاد كارگري توسعه يافته، نخواهد توانست توليد و خدمت رقابتي را در مواجهه با دنياي داخل و خارج عرضه نمايد. عكس اين مسأله نيز صادق بوده لذا داشتن نهادهاي كارفرمايي و كارگري توانمند لازم و ملزوم يك‌ديگر بوده و در كنار اين دو مؤلفه، اين دولت توسعه‏گرا خواهد بود كه با تنظيم و برقراري روابط دو جانبه، تسهيل در فرآيند توليد را موجب خواهد شد.

 3- طبق احكام و مواد قانون برنامه‌ي توسعه، مقرر شده كه ايران رشد 8 درصدي اقتصادي را تجربه كرده تا از رسيدن به آرمان‏هاي سند چشم‏انداز عقب نماند. در اين ميان بخش قابل توجهي از اين رشد 8 درصدي، به رشد حاصل از بهره‏وري عوامل توليد اختصاص يافته است. يك قسمت از بهره‏وري عوامل توليد، بهره‏وري نيروي كار مي‏باشد كه كارگر ايراني در پيشاهنگ آن قرار دارد. آموزش‏هاي قبل از انجام كار از يك‌سو و آموزش‏هاي حين انجام كار، مي‏تواند اين مهم را امكان‏پذير نموده و مهارت و تخصص كارگران را افزايش دهد. تجربه‌ي كشورهاي با رشد اقتصادي بالا هم‌چون چين، مؤيد اين نكته است كه در كنار استفاده از فن‏آوري‏هاي بالا، بهره‏وري كارگران چيني بسيار بالا بوده به نحوي كه توانسته‏اند با توليد محصولات متنوع، اقتصاد جهاني را به چالش دعوت كن

 4- استراتژي كارگر ايراني- توليد ايراني از منظر تئوري بازي‏ها يك استراتژي برد- برد مي‏باشد، به نحوي كه با عملياتي نمودن اين راهبرد، هم كارگر و هم توليد ايراني در جايگاه بهتر و والاتري قرار خواهند گرفت. در فضاي جهادي جهت حفظ و صيانت از توليد داخلي، اين كارگر ايراني است كه با تمام كمبودهاي تكنولوژيك توانسته است توليد داخلي را حفظ و سپس ارتقا بخشد. استفاده‌ي منطقي از استراتژي جايگزيني واردات يعني جايگزين كردن توليد داخلي به جاي محصولات وارداتي، ضمن آن‌كه منجر به جلوگيري از خروج ارز از كشور شده، مي‏تواند به بهبود فضاي اشتغال و كاهش بي‌كاري بيانجامد. با اتخاذ تدابير صحيح رقابتي مي‏توان، به تدريج محصولات داخلي را با تلاش كارگر ايراني در فضاي جهاني معرفي نمود كه در اين صورت نام كارگر ايراني به عنوان يك برند و نشانه‌ي معتبر از جايگاه ويژه‏اي در دنيا برخوردار خواهد شد. در آن صورت مي‏توان از انتقال و صدور فرهنگ ايراني – اسلامي نيز صحبت به ميان آورد.

به نقل از: tabaar.com



Share

كار به عنوان شغل افراد و وسيله درآمد آنان به شمار مي رود و آن در رابطه ميان دولت و مستخدمين و همچنين ميان كارگران و كارفرمايان بخش خصوصي معنا پيدا مي كند. اما عده اي با دارا بودن ابزار توليد و سرمايه از تفوق مادي برخوردار بوده و مي توانند شرايط خود را به ديگران تحميل نمايند و از تعهدات خويش به آساني شانه خالي كنند.در مقابل گروهي عظيم كه بقاي خود و ساير افراد وابسته به آنان، متكي به نيروي كارشان مي باشد، در وضع نامساعد قرار گرفته و نمي توانند در سطح برابر با گروه اول قرار گيرند، لذا در معرض تضييع حقوق و استثمار قرار مي گيرند. همچنين با صنعتي شدن جوامع، انسان امروزي در معرض فشارهاي ناشي از كار، ترس از حوادث، عدم امنيت شغلي و... قرار گرفته است.

عقايد روانشناسان درباره ي افرادي كه در سازمان هاي صنعتي و بازرگاني مشغول به كارند، مبين آن است كه براي بالا بردن سطح كيفي و كمي محصول ضروري است كه خدمات رفاهي را تا آنجا كه ميسر است براي كاركنان فراهم و تسهيلات لازم را براي بهزيستي و خرسند سازي آنان ايجاد كنيم، زيرا از اين طريق است كه خرسندي از كار در آنها بوجود مي آيد و منجر به بازده مثبت، بروز خلاقيت، احساس مسئوليت و در نهايت وفاداري مي شود. موثر بودن افراد در به ثمر رساندن اهداف سازمان و جوامع، بستگي مستقيم به چگونگي روحيه آنها دارد و از اين رو است كه توجه به بالا بردن سطح روحيه كاركنان سازماني در اداره امور، از اهميت خاصي برخوردار است.

http://img.tebyan.net/big/1391/05/7392945871732493520313116441732081883.jpg



Share

يكي از اولين توقعات افراد داراي تحصيلات دانشگاهي يافتن شغل مناسب است. اما آن چه امروزه با آن مواجهيم موجي از دانشجويان و فارغ التحصيلان بيكار است. چرا چنين است؟

عرضه نيروي كار تحصيلكرده و دانشگاهي عموما در اختيار دولت است و در اكثر موارد رقابت چنداني در بين دانشگاه ها و همچنين دانشجويان وجود ندارد: در نتيجه شرايط انگيزشي لازم براي بهتر درس خواندن در محيط هاي علمي ما فراهم نمي آيد .

در طرف تقاضا شرايط بدتر است : زيرا اكثر تحصيلكرده ها قاعدتا بايد جذب سازمان هاي وابسته به دولت شوند ، ولي طبق سياستگذاري ها، دولت و سازمان ها و بنگاه هاي دولتي در حال كوچك شدن هستند و اگر استخدامي داشته باشند ، در بيشتر مواقع كيفيت تحصيل اهميت زيادي ندارد و بيشتر ماهيت روابط است كه امكان اشتغال را به وجود مي آورد

بخش ديگري كه امكان جذب دانش آموختگان را فراهم مي آورد، بخش خصوصي است كه البته سهم آن نسبت به بخش دولتي كمتر است : زيرا از يك طرف درصد بسيار كمتري از كل اقتصاد در اختيار اين بخش است و از طرف ديگر از آنجا كه بنگاه ها عموما در محيط رقابتي كار نمي كنند ، آن چنان كه انتظار مي رود، متقاضي نيروي انساني تحصيلكرده نيستند .

 فقدان رقابت در بازار كسب و كار نيز دليل ديگري است  زيرا وقتي بنگاه ها مجبور به رقابت در داخل كشور يا در سطح بين المللي نباشند ، به دانش اقتصادي براي بهبود كيفيت و كاهش هزينه ها براي بهينه سازي فرآيند توليد نياز ندارند . براي آنها اين امكان وجود دارد كه در بازارهاي داخلي هر كالايا خدمتي را كه توليد مي كنند به فروش برسانند و مثالي كه عموما ارائه مي شود، صنعت خودروسازي است: به عنوان نمونه به اين نكته اشاره مي شود كه صنعت خودروسازي چه نيازي به اقتصاددان دارد، زيرا اين صنعت دليلي براي كاهش جدي هزينه هاي خود ندارد و البته اگر اين نياز احساس شده باشد كه اخيرا به دليل تحميل فضاي رقابتي از طرف كشورهاي همسايه چنين شده است، فارغ التحصيلان دانشگاه ها عموما قابليت اجراي اين كار را ندارند، زيرا آموخته هاي آنها چيزهاي ديگري بوده است .

http://img.tebyan.net/big/1391/05/17811720312215444351431931032107716320338176.jpg



Share

موضوعات

آمار وبلاگ و پیام صوتی

تعداد بازدید : 557878
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 557878
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
ADS

پیام مدیر

لوگوی ما

لوگوی دوستان

سایر امکانات

X