ابزار وبمستر

ما مي توانيم - اهميت كار از ديدگاه قران كريم

متن ذيل، نظرات ايشان پيرامون اهميت دادن به كار در جوامع اسلامي است كه در ادامه جلسه بيست ‌و ششم تفسير ايشان بيان شده است؛

حالا اينكه مي‌بينيد فرضاً جوامع اسلامي به كار اهميت نمي‌دهند، اينها اسمشان اسلامي است، اما اين اهميت ندادن اسلامي نيست، يا جوامع غربي و يا مثلاً اينكه جامعه‌ي ژاپن براي نفس كار اهميت قائلند، آنها جوامع غير اسلامي هستند، لكن اين حركت و اين صفت و اخلاق‌شان، صفت و اخلاق ديني و اسلامي است يا اينكه مي‌بينيد مثلاً يك محقق مسلمان و يك عالم، يا دانشمند مسلمان، براي اينكه علم خود، و دانش خود و فكر خودش را مصرف كند، بفكر اين است كه از اين راه چقدر پول در خواهد آورد؟

فرضاً اگر يك پزشكي است كه به جاي اينكه برود در آزمايشگاه پزشكي يا در مركز تحقيقات پزشكي بنشيند و تحقيقات پزشكي بكند، همان دو ساعت، 3 ساعت را مثلاً در مطب خودش مي‌گذراند، چون درآمد اين 2 ساعت مطابق چند برابر درآمدش در آزمايشگاه است. و لذا طبيعي است كه يك چنين جامعه‌هايي كه يك چنين انسان‌هايي دارند، به جايي نمي‌رسند.

صفت اسلامي و ديني
اين خصلت و اين گذشت از راحتي زودگذر و به اصطلاح كوتاه مدت، يك صفت اسلامي و ديني است كه حالا اتفاقاً آن انسان غيرمسلمان به اين صفت آراسته شده
اما فلان محقق غير مسلمان به جاي اينكه برود از معلومات خودش پول بسازد و استفاده‌هاي پولي ببرد، مي‌رود در آن اطاق و پستوي تاريك و گرم و ناراحت خانه‌ي خودش مي‌نشيند و شروع مي‌كند، مثلاً روي فلان پديده‌ي طبيعي كار و مطالعه مي‌كند و با عشق ورزيدن به او يك دانشي و يك كشف بزرگي را به انسانيت عرضه مي‌كند.

اين خصلت و اين گذشت از راحتي زودگذر و به اصطلاح كوتاه مدت، يك صفت اسلامي و ديني است كه حالا اتفاقاً آن انسان غيرمسلمان به اين صفت آراسته شده و اين صفت را به كار بسته و اين صفت است كه آن اثر را مي‌بخشد.

اين خصلت‌هاي خوب انساني را همه‌ي اديان به مخاطبان خودشان توصيه كرده‌اند كه بعضي از ملت‌ها بعلت شرايط تاريخي و حاكميت‌هاي بد و شرايط جغرافيائي و مسائل گوناگوني كه دارند از اين خصلت‌ها به دورند، ولو اينكه اسمشان هم مسلمان است يا متدين به ديني هستند، ولذا طبيعي است كه اينها از آثار اين خصلت‌ها خوب بهره نخواهند برد، اما بعضي از انسان‌ها و بعضي از جوامع ديگر كه بعلت شرايط جغرافيائي و شرايط تاريخي و وضع حكومت‌ها در دنيا برايشان پيش آمده، اينها اين خصوصيات را پيدا كرده‌اند.

فرض كنيد فشاري كه در جنگ جهاني دوم به ملت ژاپن وارد آمد، اين ملت را آنچنان متحول كرد كه به دنبال پيشرفت‌ها رفتند و به پيشرفت‌هاي علمي رسيدند.

مقام معظم رهبري
آن ملتي كه اينها را ندارد، ولو اعتقاد ديني هم داشته باشد، اما از دين‌داري به همين مقدار كاستي دارد نمي‌شود او را يك ملت دين‌دار دانست
فشارهاي جنگ مثلاً ملت‌هايي را به كار وا مي‌دارد. فشار گرسنگي ملت را به كار وا ‌مي‌دارد. تشويق دولت‌ها ملت را به كار وا مي‌دارد و همه‌ي اين عوامل موجب مي‌شود تا اين صفات در بعضي از ملت‌ها رشد كند و در بعضي از ملت‌ها رشد نكند و اين اختصاص ندارد به اينكه اين ملت دين دارد يا نه.

اين صفات، صفات ديني است و آن ملتي كه اينها را ندارد، ولو اعتقاد ديني هم داشته باشد، اما از دين‌داري به همين مقدار كاستي دارد نمي‌شود او را يك ملت دين‌دار دانست.

بنابراين اين بشارت دادن انبياء بشارت دادن به يك زندگي راحت و يك آينده‌ي توأم با همه‌ي زيبائي‌هاي بشري و انساني با به كار بستن همه تعليمات ديني است و نقطه مقابل مرحله‌ي انذار يعني ترساندن از يك زندگي‌ي سخت و دشوار به خاطر به كار نبستن، تعاليم ديني و آموزش‌هاي ديني و استفاده نكردن از راهنمائي‌هاي دين و عمل نكردن به آنهاست كه از جهات مختلف زندگي‌ي سخت دنيوي در انتظارشان هست.

البته اگر كسي از اين پيغمبر پيروي نكند و رسالت او را هم نپذيرفته باشد، اما عقل خودش را قاضي قرار بدهد و به بعضي از اين تعاليم كه بفهمد درست است عمل بكند، همان سود را در دنيا خواهد برد و اين يك بخشي از انذار و تبشير است.



Share

نمونه هايي از قرآن در مورد كار
1-كار حضرت موسي براي شعيب پيامبر

«قالَ إِنِّي أُريدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‏ أَنْ تَأْجُرَني‏ ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحينَ» (27/قصص)

(شعيب) گفت: «من مى‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى‏خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت.

همنگونه كه در اين آيه  ملاحظه مي شود ميزان  كار نيز در ابتدا توسط طرفين مشخص ميگردد كه در آيه فوق كار حضرت موسي به عنوان مهر دختر شعيب قرار داده مي شود .

2-كار يوسف در خزانه داري مصر

«قالَ اجْعَلْني‏ عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفيظٌ عَليمٌ» (55/يوسف)

(يوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده، كه نگهدارنده و آگاهم!

اين آيه نيز نشان مي دهد كه حضرت يوسف به خاطر احساس مسئوليت از خطر قحطي كه جان مردم را تهديد مي كرد  اين پيشنهاد را داد و يك كار و مسئوليت اقتصادي مهمي را بر عهده گرفت وبه خوبي ازعهده آن برآمد .

3-كارگري  پيامبر به امر خدا براي دو بچه يتيم

«فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما فَوَجَدا فيها جِداراً يُريدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً» (77/كهف)

(موسي و خضر)باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قريه‏اى رسيدند از آنان خواستند كه به ايشان غذا دهند ولى آنان از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اين حال) در آن جا ديوارى يافتند كه مى‏خواست فروريزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت: « (لا اقل) مى‏خواستى در مقابل اين كار مزدى بگيرى!

برخي پيامهاي اين آيه از تفسير نور:

 همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس كار» و «اوّل تأمين سپس تمكين»، درست نيست. پيامبرِ گرسنه، مجّانى كارگرى مى‏كند. «فَأَبَوْا ... فَأَقامَهُ» وقتى نياز را ديديم، دست به كار شويم و منتظر دعوت و بودجه و همكار و آيين‏نامه نباشيم.

 «جِداراً، فَأَقامَهُ»-  كار كردن براى خدا بدون گرفتن مزد، عيب نيست. «فَأَقامَهُ» - وقتى كارى را مفيد و لازم تشخيص داديم، به انتقاد اين و آن كارى نداشته باشيم. «لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً» - كار كردن و مزد گرفتن و اجير شدن ننگ نيست. «لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً» - اولياى خدا براى پول كار نمى‏كنند. «لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً.                      (  تفسير نور، ج‏7، ص: 209

4-كار وزره بافي حضرت داود(ع)

«...........َ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ (10/سبا)

أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ» (11/سبا)

............و آهن را براى او نرم كرديم(10)(و به او گفتيم:) زره‏هاى كامل و فراخ بساز، و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب كن! و عمل صالح بجا آوريد كه من به آنچه انجام ميدهيد بينا هستم!

علامه طبرسي در مجمع البيان مي فرمايد : خداوند تعالى آهن را براى داود نرم ساخت براى آنكه دوست ميداشت كه از زحمت و دست رنج خود بخورد و زندگى كند، پس آهن را نرم كرد براى او و صنعت زره سازى را باو آموخت و او اوّل كسى بود كه زره و لباس رزم را اختراع كرد و آن را ميفروخت و از بهاء آن خودش و عيالاتش خورده و زيادى آن را تصدّق ميداد.

از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود، خدا بداود وحى نمود تو خوب بنده‏اى هستى مگر آنكه تو از بيت المال ميخورى، پس داود چهل روز گريه كرد، پس خدا آهن را براى او چون موم نرم ساخت و هر روز يك زره ميساخت و به هزار درهم ميفروخت...واز بيت المال بي نياز گشت.                          ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏20، ص: 225

5-همكاري گروهي با ذوالقرنين براي ساختن سد و نجات از دست ياجوج وماجوج

«قالَ ما مَكَّنِّي فيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعينُوني‏ بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً »(95/كهف)

(ذو القرنين) گفت: «آنچه پروردگارم در اختيار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پيشنهاد مى‏كنيد)! مرا با نيرويى يارى دهيد، تا ميان شما و آنها سدّ محكمى قرار دهم!

مردم آن منطقه در ابتدا مي خواستند كه فقط پول و كمك مالي  بدهند تا ذوالقرنين براي آنها سدي در برابر دشمنان بسازد ولي مي بينيم كه ذوالقرنين كار كردن و كمك جسمي را  بهتر از كمك مالي عنوان ميكنند و از نيروي خود مردم براي ساخت سد استفاده مي كند و با مديريت صحيح كار براي مردمي عقب مانده سدبسيار محكمي در رابر هجوم دشمنان  مي سازد .

منابع :

1-     قرآن كريم

2-     ترجمه قرآن، ايت الله مكارم شيرازي،انتشارات دارالقرآن الكريم ،قم ،سال 1373 ،چاپ دوم

3-     تفسير مجمع البيان ،فضل بن حسن طبرسي ،انتشارات ناصر خسرو ،تهران سال1372،چاپ سوم

4-     ترجمه تفسير مجمع البيان ،گروهي از مترجمان ،انتشارات فراهاني ،تهران ،سال 1360،چاپ اول

5-     تفسير نور ،محسن قرائتي،ناشر مركز فرهنگي درسهايي از قرآن ،تهران ،سال1383،چاپ يازدهم

6-     تفسير نمونه –آيت الله مكارم شيرازي و همكاران ،دارالكتب الاسلاميه ،تهران ،سال1374،چاپ اول



Share

ارزش كار در اسلام‌
كار چه‌ جايگاهي‌ در مباني‌ ديني‌ و اعتقادي‌ مادارد؟ آيا فرهنگ‌ موجود كار در جامعه‌ ما بافرهنگ‌ ديني‌ و ملي‌مان‌ هماهنگ‌ و همخوان‌است‌؟ آيا دين‌ اسلام‌ ما را به‌ كار و كوشش‌ و تلاش‌دعوت‌ كرده‌ است‌ يا به‌ تن‌پروري‌؟ حقيقت‌ اين‌است‌ كه‌ هم‌ فرهنگ‌ ديني‌ ما و هم‌ فرهنگ‌ ملي‌ مامشوق‌ كار و كوشش‌ است‌ و فرهنگ‌ كار فعلي‌ ما باباورهاي‌ ديني‌ و ملي‌ متضاد است‌. پيامبرعظيم‌الشان‌ اسلام‌ حضرت‌ محمد مصطفي‌ (ص‌)دست‌ كارگر را مي‌بوسيد و از افراد بيكار و تنبل‌خشنود و راضي‌ نبود, و مي فرمود ملعون من القي كله علي الناس (بحار الانوار ج 77 باب 7 ص 142 حديث 1 ) (كسي كه بار زندگي خود را بر دوش مردم بيندازد مورد لعن است ) و همواره‌ در كاركردن‌ ازديگران‌ پيش‌ مي‌گرفت‌، اما وضعيت‌ امروز جامعه‌ما به‌ جايي‌ رسيده‌ است‌ كه‌ كار كردن‌ عيب‌ است‌ وبچه‌هاي‌ كارگران‌ و كشاورزان‌ ترجيح‌ مي‌دهند كه‌عنوان‌ كار پدر خود را جايي‌ اعلام‌ نكنند. اين‌ درشرايطي‌ است‌ كه‌ ساير ملت‌ها به‌ خصوص‌ملت‌هاي‌ اروپايي‌ و مردم‌ غيرمسلمان‌ جهان‌ به‌شدت‌ براي‌ كار ارزش‌ قائل‌ هستند و در كار وكوشش‌ و عمل‌ به‌ دستورات‌ و توصيه‌هاي‌ قرآن‌مجيد و روايات‌ پيامبر (ص‌) و ائمه‌ اطهار (ع‌) درزمينه‌ كار از ما پيشي‌ گرفته‌اند.

جايگاه‌ فرهنگ‌ كار در اسلام‌
يكي‌ از موضوع‌هايي‌ كه‌ هميشه‌ مورد تاكيددين‌ اسلام‌ قرار گرفته‌، بحث‌ كار و كوشش‌ و پرهيزاز بطالت‌ و مبنا قرار دادن‌ كار براي‌ شكوفايي‌استعدادهاي‌ انسان‌ و تربيت‌ اوست‌ و اين‌ امر هم‌در قرآن‌ و هم‌ در سنت‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌.مرحوم‌ استاد مرتضي‌ مطهري‌ در كتاب‌ تعليم‌ وتربيت‌ در اسلام‌، يكي‌ از بهترين‌ راه‌هاي‌ تربيت‌افراد را كار مي‌داند و حديث‌ شريفي‌ از نبي‌ اكرم‌(ص‌) نقل‌ مي‌كند كه‌(النفس‌ ان‌ لم‌ تشغله‌ شغلك‌)يعني‌ اگر تو خودت‌ را متوجه‌ كاري‌ نكني‌، نفس‌ تورا مشغول‌ به‌ خودش‌ مي‌كند. بنابراين‌ از نظرمبنايي‌، ما آموزه‌هاي‌ گرانبهايي‌ درباره‌ كار داريم‌كه‌ متاسفانه‌ مانند بسياري‌ از آموزه‌هاي‌ ديگر ديني‌ما در كتابخانه‌ها مضبوط و كمتر در ميدان‌ عمل‌ به‌آن‌ توجه‌ شده‌ است‌. در قرآن‌ مجيد، آيات‌زيادي‌ درباره‌ ارزش‌ كار و تاكيد بر عمل‌ صالح‌وجود دارد. قرآن‌ به‌ شدت‌ انسان‌ را از حرف‌زدن‌هاي‌ بي‌عمل‌ منع‌ و همواره‌ تاكيد مي‌كند كه‌فضل‌ خدا نصيب‌ كساني‌ خواهد شد كه‌ اهل‌ جهد وكوشش‌ و تلاش‌ باشند. در آيات‌ 39 تا 41 سوره‌نجم‌ آمده‌ است‌: و اين‌ كه‌ براي‌ انسان‌ بهره‌اي‌ جزسعي‌ و كوشش‌ او نيست‌ و سعي‌ او به‌ زودي‌ ديده‌مي‌شود و سپس‌ به‌ او جزاي‌ كافي‌ داده‌ خواهدشد. در يكي‌ ديگر از آيات‌ آمده‌ است‌: آن‌ كسي‌كه‌ سراي‌ آخرت‌ را بطلبد و سعي‌ و كوشش‌ خود رابراي‌ آن‌ انجام‌ دهد، در حالي‌ كه‌ ايمان‌ داشته‌باشد، سعي‌ و تلاش‌ او پاداش‌ داده‌ خواهد شد.
(سوره‌ اسراء، آيه‌19 ).
براساس‌ يكي‌ ديگر از آيات‌ قرآن‌، هر كسي‌مسئول‌ كاري‌ است‌، كه‌ انجام‌ داده‌ و بايدعكس‌العمل‌ آن‌ را چه‌ خوب‌ و چه‌ بد پذيرا باشد.در آيه‌ 38 سوره‌ مدثر به‌ صراحت‌ اين‌ موضوع‌مطرح‌ شده‌ است‌ كه‌ هر كسي‌ در گرو اعمال‌خويش‌ است‌. آيه‌ 97 سوره‌ نحل‌ بيانگر اين‌مطلب‌ است‌ كه‌ هر كس‌ عمل‌ صالح‌ كند، خواه‌ مردباشد، خواه‌ زن‌، به‌ او حيات‌ پاكيزه‌ مي‌بخشيم‌ وپاداش‌ آنها را به‌ بهترين‌ اعمالي‌ كه‌ انجام‌ داده‌اند، خواهيم‌ داد.
ارزش‌ كار در سنت‌
در روايات‌ است‌ وقتي‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ (ص‌) ازجنگ‌ تبوك‌ برمي‌گشتند،(سعد) يكي‌ از انصار به‌استقبال‌ ايشان‌ آمد و با وي‌ مصافحه‌ كرد. حضرت‌ديدند كه‌ دست‌هاي‌ او زبر و خشن‌ شده‌ و پينه‌بسته‌ است‌، از وي‌ سوال‌ فرمودند چه‌ كار كردي‌ كه‌دست‌هايت‌ اين‌ قدر خشن‌ شده‌ است‌؟ سعدعرض‌ كرد يا رسول‌ا... زياد بيل‌ زده‌ام‌. چون‌مجبور بودم‌ براي‌ نان‌ زن‌ و بچه‌ام‌ كار كنم‌.حضرت‌ دست‌هاي‌ سعد را گرفتند و بوسيدند وفرمودند: اين‌ دستي‌ است‌ كه‌ در آتش‌ نخواهدسوخت‌. نظير اين‌ مطالب‌ در زندگي‌ پيامبر و ائمه‌اطهار زياد است‌. اين‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ كار وكارگري‌ در نزد اوليا خدا چقدر ارزش‌ و عظمت‌دارد.
- حضرت‌ رسول‌ اكرم‌ (ص‌) :كسي‌ كه‌ براي‌تامين‌ زندگي‌ خانواده‌اش‌ زحمت‌ مي‌كشد،همچون‌ كسي‌ است‌ كه‌ در راه‌ خدا جهاد مي‌كند -بر امت‌ خويش‌، بيش‌ از هر چيز از شكم‌ پرستي‌ وپرخوابي‌ و بيكاري‌ بيمناكم‌ - از رحمت‌ خدا دوراست‌ هر كس‌ كه‌ بار زندگي‌ خويش‌ را به‌ روي‌دوش‌ مردم‌ افكند - خداوند متعال‌ دوست‌ داردهنگامي‌ كه‌ يكي‌ از شما مسلمانان‌ كاري‌ را انجام‌مي‌دهد با دقت‌ لازم‌ كارش‌ را ارائه‌ دهد - آن‌كس‌ كه‌ از زحمت‌ و تلاش‌ و دسترنج‌ خويش‌خورد، در روز قيامت‌ مثل‌ برق‌ از پل‌ صراط مي‌گذرد.
- حضرت‌ علي‌ (ع‌): برترين‌ كار آن‌ است‌ كه‌رضاي‌ خدا در آن‌ خواسته‌ شود - انسان‌ مومن‌هميشه‌ اوقات‌ مشغول‌ كار است‌ - كسي‌ كه‌ كار كند،نيرويش‌ افزون‌ گردد. روزي‌ها داراي‌ وسيله‌ وسببي‌ هستند، بنابراين‌ در به‌ دست‌ آوردن‌ روزي‌،به‌ روش‌ خوب‌ و پسنديده‌ عمل‌ كنيد و نيكويي‌ رابكار بريد - خداوند انسان‌ داراي‌ شغل‌ و حرفه‌ كه‌امانتدار باشد را دوست‌ مي‌دارد - بر شما باد كه‌دست‌ از كار و تلاش‌ برنداريد چه‌ در حال‌ نشاط وچه‌ در حال‌ كسالت‌ - به‌ وسيله‌ كار و كوشش‌، ثواب‌و پاداش‌ بدست‌ مي‌آيد نه‌ با كسالت‌ و تنبلي‌ - به‌وسيله‌ كارهاي‌ شايسته‌ و نيك‌، درجات‌ وارزش‌هاي‌ انسان‌ها بالا مي‌رود - عمل‌ و كارمعرف‌ انسان‌ مومن‌ است‌ - هيچ‌ كس‌ از شما در راه‌خدا شب‌ را به‌ صبح‌ نرسانيد كه‌ با ارزشتر از كسي‌ كه‌براي‌ رفع‌ نيازهاي‌ خود و خانوده‌اش‌ تلاش‌مي‌كند - هر كسي‌ به‌ استقبال‌ كارها رود، داراي‌بصيرت‌ مي‌شود - از تاخير در كارها بپرهيزيد،همچنين‌ از دست‌ دادن‌ فرصت‌ انجام‌ كارهاي‌خوب‌، زيرا آن‌ موجب‌ پشيماني‌ خواهد بود -كسالت‌ و تنبلي‌ آخرت‌ را نابود مي‌كند. امام‌ جعفرصادق‌ (ع‌): ملعون‌ است‌ كسي‌ كه‌ بار زندگي‌ خودرا بر دوش‌ ديگران‌ افكنده‌ باشد. در طلب‌ روزي‌خود سستي‌ نورزيد، زيرا پدران‌ شما زحمت‌مي‌كشيدند و تلاش‌ مي‌كردند تا آن‌ را به‌ دست‌آورند. با اعمال‌ خود دعوت‌ كننده‌ مردم‌ باشيد ونه‌ با زبان‌تان‌.
-امام‌ باقر (ع‌): هرگز به‌ آن‌ چه‌ نزد خداوندمتعال‌ است‌ دست‌ پيدا نمي‌كنيد مگر به‌ وسيله‌عمل‌.
براي مطالعه بيشتر به كتاب فرهنگ كار در اسلام از انتشارات امير كبير و همچنين اخلاق كار (در اديان آسماني و آئين هاي شرقي) از انتشارات موسسه كار و تامين اجتماعي مراجعه كنيد.

برگرفته از پرسمان



Share
اشاره كارگر

بي گمان كار به معناي تلاش و كوشش براي توليد در هر حوزه­اي، عملي ارزشي است. كار به اشكال مختلف ظهور و بروز مي­كند؛ از اين رو مي­توان از كار فكري ، كار هنري ، كار معنوي و كار جسمي و بدني سخن گفت. در همه اين موارد آنچه اصالت مي­يابد تلاش توليدي بشر است.
بشر براي دست يابي به كمال و سعادت و آسايش و آرامش نيازمند تهيه امكانات و وسايل و بر طرف كردن مشكلات و چالش­هاي پيش روست. بنا بر اين اقدام به تلاش و كوشش مي­كند تا به اين هدف نايل شود. براي دست يابي به هدف ، تلاش در شكل­هاي پيش گفته خودنمايي مي­كند. تفكر و طرح و برنامه ريزي بخشي از توليد است. بدون تفكر و تدبر و تامل ممكن نيست انسان بتواند در حوزه عمل و تلاش جسمي موفق شود. از اين روست كه توليد فكري به عنوان توليد پايه مطرح مي ­شود.
در آيات بسياري سخن از عمل و ارزش عمل به ميان آمده است و اين همان معناي عام كار و فعل است كه از سوي انسان انجام مي شود. سعي و تلاش انساني است كه ارزش دارد و خداوند در آيه 39 سوره نجم مي فرمايد: «ليس للانسان الا ما سعي؛ [1] براي انسان چيزي جز تلاش و كوشش او نيست.» به اين معنا كه آنچه در نگرش و بينش قرآني از ارزش و اهميت برخوردار مي­باشد، سعي و تلاش است كه نوعي از مفهوم كار را با خود حمل مي كند
اما آنچه در اينجا مهم است، سخن از كار به مفهوم خاص آن است؛ زيرا مراد از كار و كارگر مفهومي است كه در آن شخصي نيروي جسمي و حتي فكري خود را به ديگري وا مي­گذارد و در ازاي آن مالي دريافت مي­كند.



Share

به گزارش روابط‌عمومي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان مركزي ،حسين جوادي، سرپرست معاونت فرهنگي و هنري اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان مركزي گفت: اين كتاب در سال همت مضاعف، كار مضاعف در دو هزار جلد منتشر شد.

وي با بيان اينكه اين كتاب تاليف دكتر رضا باقي زاده است، افزود: ارزش و جايگاه كار در اسلام، كسب روزي حلال و دوري از حرام، اصول و ضوابط كار، عناصر محوري حرفه كارگري، جايگاه كار و كارگر و حقوق آن، آثار و ثمرات كار و تلاش ، آثار بيكاري و داستان هاي آموزنده درباره كار و تلاش از جمله مطالب عنوان شده در اين كتاب است.

 جوادي در ادامه دسته بندي منظم و موجز نگاه قرآن و سنت پيامبر(ص) و ائمه معصوم(ع) به مقوله كار و تلاش را از جمله ويژگي هاي اين كتاب عنوان كرد و بيان داشت: اين كتاب به همت دفتر قرآن و عترت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان مركزي و همكاري مركز هماهنگي توسعه و ترويج فعاليت هاي قرآني كشور منتشر شده است.



Share

قرآن مجيد در سوره نجم مي فرمايد:
وَ أَنْ لَيْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعي وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُري. (النّجم: 39 و 40)
و نيست از براي انسان مگر كوشش و تلاشي كه انجام داده است و قطعاً ثمره كوشش و تلاش خود را خواهد ديد.
خداوند در بيش از دويست مورد، «عمل» انسان را ملاك شخصيت او آورده است و در هفت مورد ماده «صُنع» را كه به معني صورت دادن كار است بيان فرموده است. حاصل سخن اينكه خداوند، كار و كوشش را ملاك شخصيت آدمي بيان كرده است.
همچنين قرآن كريم در آيه هاي 79 و 80 سوره توبه، در مقام ستايش از كار و تلاش چنين مي فرمايد:
كساني كه مردم مؤمن را كه در بذل صدقات گشاده دست هستند، نكوهش مي كنند و كساني كه اشخاصي را كه جز بازوانشان، يعني جز كوشش و كارشان مالك نيستند، مسخره مي كنند، خداوند آنها را مسخره مي كند و به آنها عذاب دردناك خواهد چشاند. و تو (اي پيامبر) چه براي آنها طلب مغفرت كني و چه نكني و اگر هفتاد بار هم براي آنان طلب آمرزش كني، من آنها را نخواهم بخشيد؛ زيرا كه آنها به خدا و رسولش كفر ورزيدند و خداوند فاسقان را هدايت نمي كند.
در اين دو آيه يك نكته قابل دقت و در عين حال تكان دهنده هست. خداوند، آن دسته از انسان ها را كه مردمان اهل كار و تلاش را مسخره مي كنند، هم رديف كافران قرار مي دهد؛ آنها را فاسق معرفي مي كند و از هدايت خويش بي بهره مي دارد. اين، خود سندي است محكم براي دريافتن ميزان اهميت كار و كوشش نزد خداوند.



Share

موضوعات

آمار وبلاگ و پیام صوتی

تعداد بازدید : 558606
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 558606
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
ADS

پیام مدیر

لوگوی ما

لوگوی دوستان

سایر امکانات

X