اصلاح الگوي مصرف پيش نياز توسعه پايدار
اصلاح الگوي مصرف پيش نياز توسعه پايدار
زندگي امروزي كه متأثر از ارزشهاي ماديگرايانه بوده سبب حاكم شدن عقلانيت ابزاري و فرهنگ مصرفگرايي در بطن جوامع مختلف شده است. چرخه توليد، توزيع، مصرف و مديريت اين مجموعه مبتني بر نگرشهاي مدرنيته و ماديگرايانه است كه زندگي انسان را در دهها گرداب و بحران فرو برده و صدمهها و لطمههاي هولناكي را متوجه ابعاد اجتماعي، فرهنگي، معنوي و زيست محيطي جامعه كرده است. دانش مديريت موجود و بينش اداره امور به شيوه كنوني در بهترين حالت تنها ميتواند بقاي آدمي را تضمين كند و به فهم چرايي آدمي و رسالت غايي آن كاري ندارد و قابليت ارتقاي ابعاد معنوي را نخواهد داشت و در اين زمينه سكوت ميكند. در چنين جهاني همه چيز آدمي در رقابتي فرساينده و مخرب و بيفايده قرار ميگيرد. بازاريابي، بازارسازي و بمباران گسترده تبليغاتي، جو و فضاي امروزين ما را به گونهاي رقم زده كه بيشتر وقت خود را به خريد و مصرف كالاها و خدماتي صرف كنيم كه گاهي بيفايده است و حتي در صورت فايدهمندي در آن افراط وجود دارد. جهان كنوني به بازارچههاي مالامال از كالاها و خدمات مصرفي تبديل شده كه اين مصرفگرايي شديد سبب بروز چالشها و تهديدهاي اجتماعي و زيستمحيطي جبرانناپذيري شده است.........
به ادامه مطلب رجوع فرمائيد...
اصلاح الگوی مصرف پیش نیاز توسعه پایدار
زندگی امروزی که متأثر از ارزشهای مادیگرایانه بوده سبب حاکم شدن عقلانیت ابزاری و فرهنگ مصرفگرایی در بطن جوامع مختلف شده است. چرخه تولید، توزیع، مصرف و مدیریت این مجموعه مبتنی بر نگرشهای مدرنیته و مادیگرایانه است که زندگی انسان را در دهها گرداب و بحران فرو برده و صدمهها و لطمههای هولناکی را متوجه ابعاد اجتماعی، فرهنگی، معنوی و زیست محیطی جامعه کرده است. دانش مدیریت موجود و بینش اداره امور به شیوه کنونی در بهترین حالت تنها میتواند بقای آدمی را تضمین کند و به فهم چرایی آدمی و رسالت غایی آن کاری ندارد و قابلیت ارتقای ابعاد معنوی را نخواهد داشت و در این زمینه سکوت میکند. در چنین جهانی همه چیز آدمی در رقابتی فرساینده و مخرب و بیفایده قرار میگیرد. بازاریابی، بازارسازی و بمباران گسترده تبلیغاتی، جو و فضای امروزین ما را به گونهای رقم زده که بیشتر وقت خود را به خرید و مصرف کالاها و خدماتی صرف کنیم که گاهی بیفایده است و حتی در صورت فایدهمندی در آن افراط وجود دارد. جهان کنونی به بازارچههای مالامال از کالاها و خدمات مصرفی تبدیل شده که این مصرفگرایی شدید سبب بروز چالشها و تهدیدهای اجتماعی و زیستمحیطی جبرانناپذیری شده است.
مصرف بیرویه و اتلاف منابع به خاطر بهبود کیفیت زندگی و رفاه جامعه حاضر سبب تهدید منابع و منافع آیندگان خواهد شد. «چشمها را باید شست و جور دیگری باید دید.» امروزه در تعدادی از شرکتها توجه به ابعاد اخلاقی، اجتماعی و زیستمحیطی بیشتر شده و مسئولیتپذیری و پاسخگویی این مقولهها در کنار مسئولیتپذیری اقتصادی آنها مورد تاکید است. همین موارد سبب پدیدآوردن اصطلاحات تازهای در ادبیات سازمان و مدیریت شده که مدیریت سبز، دولت سبز، خلاقیت و نوآوری سبز، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و اجتماعی و... از این قبیل هستند که به عنوان رویکردی جدید، موفقیت و بهرهوری پایدار را در گرو سازگاری با محیط زیست و جلوگیری از هدررفت منابع طبیعی میداند. آن نگرش اقتصادی که درصدد تهیه ارزانترین، سریعترین و بهترین محصول برای جلب رضایت مشتری بود سبب اتلاف منابع طبیعی و اشاعه آلودگی و نابرابری و دیگر پیامدها و تبعات منفی در سطح جامعه و محیط زیست شده است. ما نیازمند یک تغییر پارادایم و چارچوب نظری هستیم و باید مفهوم مشتریگرایی را به شهروندگرایی تغییر دهیم و در برنامهریزیها و ساماندهیها، رفاه و بهبود کیفیت زندگی همه شهروندان و افراد جامعه کنونی و آتی را رعایت و لحاظ کنیم.
رسالت و هدف نهایی ما نه بقا بلکه ارتقا و رسیدن به شکوفایی و قرب الهی است. این هدف والا خاطرنشان میکند که روحیه تعالی خواهی و کمالگرایی باید سبب تجدیدنظر و بازنگری در چرخه تولید و مصرف شده و آن را هدفمند و عقلایی، اخلاقی و انسانی کند. مصرف درست و استفاده بهینه از منابع یکی از ارکان مهم مدلهای رفتاری در سطح کل جامعه است. معمولا فرهنگسازی برای استفاده صحیح و بهینه منابع و جلوگیری از اتلاف و ضایعات آنها زمانبر بوده و بهرهور کردن یک جامعه در یک فرآیند و جریان تدریجی ممکن است با آسیبشناسی بخشهای مختلف آغاز و با تجویز و پیادهسازی بهبود رویهها در سطح کل جامعه خاتمه یابد. برای ایجاد بهرهوری لازم است تا ابتدا بارآوری داشته باشیم. بارآوری به معنای به ثمر رساندن برنامهها و طرحها با هزینههای تعیین شده و درزمان مقرر است؛ اما بهرهوری به ثمر رساندن برنامهها و طرحها با هزینهای کمتر از هزینه تعیین شده و حتی زودتر از زمان مقرر است. اصلاح الگوی مصرف که با درایت و ذکاوت خاص از سوی مقام معظم رهبری عنوان و سال 88 با این نام مزین شد رکنی بسیار کلیدی در ایجاد بهرهوری و رسیدن به توسعه بهویژه توسعه پایدار است. استفاده درست از منابع و کارایی داشتن در این زمینه ارتباط مستقیمی با امنیت ملی، سلامت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دارد که درنهایت به پایداری جامعه کمک میکند. جامعه پایدار بستر پیدایش توسعه پایدار است. متأسفانه هنوز برخی از مدیران ما بهرهوری را امری لوکس دانسته و آن را جزو ضرورتهای فعلی سازمانها نمیدانند، در صورتی که اصلاح الگوی مصرف در بطن فرهنگ بهرهوری نهفته است البته مشکل از ناآگاهی یا عدم شایستگی مدیران نیست بلکه مشکل از تناقض و ناهمخوانی اهداف نوین و انتظارات جدید اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مثل بهرهوری، کیفیت، مشتریمداری، تکریم اربابرجوع، نوآوری، کارآفرینی و... با دانش و نگرش قدیمی و سنتی مدیران مذکور است. اصلاح الگوی مصرف در گرو اصلاح الگوی مصرف دولتمردان ماست به طوری که این کار زمینه متوازن و متعادلکردن منابع و مافع را فراهم میآورد و توسعه را که رشدی موزون و حرکتی هدفمند است دست یافتنیتر میسازد. باتوجه به منابع محدود و انتظارات و تقاضاهای نامحدود در سطح جامعه بیشک پیام رهبری را میتوان یکی از مسائل مهم مدیریت امروز قلمداد کرد. قناعت و صرفهجویی جزو ارزشهای اسلامی است که در این پیام میتوان آنرا دنبال کرد. فضای فکری جهان در صدد رسیدن به مقصدی بهنام توسعه پایدار است. مقولهای که دوستدار و حافظ طبیعت نیز هست و طبیعت را نه ابزاری برای توسعه بلکه توسعه را ابزاری جهت نگهداشت و صیانت از انسان و محیط زیست میداند. هدف توسعه پایدار بهبود کیفیت زندگی مستمر برای نسلهای حاضر و آینده با حفظ ظرفیتها و منابع و استفاده بهینه از آنهاست. تحقق توسعه پایدار در گرو مسئولیتپذیری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است. غارت طبیعت برای نیل به رفاه و توسعه خود به تدریج به آفت توسعه تبدیل میشود. برنامهریزی نامناسب و شتابزدگی در تدوین برنامهها و اجرای آنها در زندگی شخصی و شغلی افراد، سبب هدررفتن و تخریب فزاینده آن و درنهایت تصور آینده دهشتناک برای جامعه است که رهبر فرزانه این تهدید بزرگ اقتصادی – زیست محیطی را گوشزد فرمودند. اصلاح الگوی مصرف در گرو اطلاعرسانی، آگاهسازی، فقرزدایی، مشارکت، تعهد و اراده در این زمینه است. فرآیند اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی آن جریانی است از بهینهخواهی، بهینهگزینی، بهینهسازی و بهینهپروری. بهینه خواهی همان فرهنگ خواهان استفاده درست از منابع است که باید در بطن جامعه نهادینه شود. این مرحله گام مهم و کلیدی در این فرآیند است. میل به اصلاح و مصرف درست همان فعل خواستن در این زمینه است که این امر گامی مهم و کلیدی در این فرآیند است و نیازمند اطلاعرسانی، آگاهسازی و افزایش دانش و نگرش آحاد جامعه است پس باید دولتمردان طلایهدار اصلاحات الگوی مصرف باشند. تجدیدناپذیری پارهای از منابع و تضعیف قدرت زایندگی خاک و منابع محدود ضرورت انتخاب صحیح و گزینش مناسب منابع را برای مصرف یادآور میشود که آن را بهینهگزینی گویند. انتخاب یک کالا و خدمت مناسب از تکرار بیهوده و اتلاف فزاینده آن جلوگیری میکند که در نهایت کمک به ارتقای قابلیتها و توانمندیها هدفمندشدن و عقلایی عمل کردن است. امید است که با رویکردهای آیندهنگرانه و آیندهسازانه در لوای توجه به بهبود زندگی خود، زندگی آیندگان را نیز در نظر گرفته و آن را دچار تهدید نکنیم.
منبع: پورتال شادا
