ابزار وبمستر

ما مي توانيم - توليد ملي

آمار صادرات و واردات اعلام شد

رئيس كل گمرك جمهوري اسلامي گفت: حجم تجارت ايران در چهار ماه نخست سال جاري به 29.2 ميليارد دلار رسيده كه سهم صادرات غيرنفتي 12 ميليارد دلار است.

به گزارش واحد مركزي خبر ، عباس معمار‌نژاد گفت : در اين مدت 12 ميليون و 500 هزار تن كالا به ارزش 17 ميليارد و 273 ميليون دلار وارد شده كه از نظر وزني در مقايسه با مدت مشابه پارسال 12.5درصد افزايش و از نظر ارزش 7 درصد كاهش يافته است.

 

رئيس كل گمرك اعلام كرد : صادرات غيرنفتي در اين مدت به 24 ميليون و 200 هزار تن به ارزش حدود 12 ميليارد دلار رسيده است.

 

معمارنژاد گفت : اين رقم در مقايسه با مدت مشابه پارسال از نظر وزن 7.5 درصد كاهش و از نظر ارزشي 16 درصد كاهش نشان مي‌دهد. 

 

وي در باره تركيب واردات هم گفت: 71 درصد از كالاهاي وارداتي شامل مواد اوليه و واسطه‌اي توليدي ، 17 درصد كالاي سرمايه‌اي و 12 درصد كالاي مصرفي بوده است.

 

رئيس كل گمرك جمهوري اسلامي ايران تاكيد كرد : در گمرك دو هدف عمده را در سال توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني پيگيري مي كنيم كه شامل كاهش زمان و كاهش هزينه تشريفات گمركي است.

 

معمار نژاد گفت :در فرايند تشريفات گمركي ، غير از خود گمرك 14 تا 15 سازمان درگير هستند.

 

وي افزود : اگر تاخيري در تشريفات گمركي اتفاق مي افتد به هيچ وجه به اين معني نيست كه فقط گمرك موجب طولاني شدن زمان آن شده است چون اگر كسي كالايي را به گمرك بياورد و اسناد و مدارك مورد نياز و مجوزهاي فني، بهداشتي و قرنطينه اي را به طور كامل ارائه نكند ، نمي تواند كالا را ترخيص كند.

 

معمارنژاد اظهار داشت : در كار خودمان مطالعه زمان سنجي و سه مسير سبز، زرد و قرمز داريم كه كالاها متنساب با شرايط خود در يكي از اين مسيرها اظهار مي شود و تشريفات گمركي صورت مي گيرد.

 

وي گفت : در سال 1390 در مسير سبز زمان اجراي تشريفات گمركي 4 ساعت ، در مسير زرد 22 ساعت و در مسير قرمز (كه طولاني ترين زمان است) 33 ساعت بوده است.

 

معمارنژاد افزود : ايجاد سرويس ارزيابي ويژه براي واحدهاي توليدي، اولويت در ايجاد انبارهاي اختصاصي براي واحدهاي توليدي، كاهش برخي مراحل ترخيص مواد اوليه واحدهاي توليدي ، هدايت اظهارنامه‌هاي وارداتي واحدهاي توليدي و صادركنندگان نمونه به مسيرهاي سبز و زرد، ترخيص بدون وقفه كالاهاي وارداتي واحدهاي توليدي معرفي شده، انجام تشريفات ارزيابي در محل كالاهاي صادراتي بدون محدوديت زماني و مكاني، اختصاص مسير يا درب خروج مرزي ويژه براي صادرات، پذيرش نمونه‌هاي صادرات واحدهاي توليدي و رسيدگي خارج از نوبت به ارزش اظهارنامه‌هاي واحدهاي توليدي از تسهيلاتي است كه گمركات سراسر كشور در سالجاري به واحدهاي توليدي مي دهد.

منبع: رجانيوز



Share

ارزش‌ها و نگرش‌ها، فعاليت‌هاي فردي و اجتماعي را تحت‌تأثير قرار مي‌دهند و فعاليت‌هاي افراد نيز اهداف سازمان اجتماعي را متأثر مي‌كنند.

بديهي است، بدون اعتنا به باورها و فرهنگ عمومي، حركت بهره‌وري سرعت نخواهد يافت. آداب و رسوم اجتماعي و ارزش‌هاي مورد تأكيد نظام اعتقادي از مسائلي است كه مي‌تواند حركت بهره‌وري را كند يا تند كند.

بسياري از ارزش‌ها و باورهاي اعتقادي مؤثر بر بهره‌وري، در صحنه اجتماعي حضور فعال نداشته و بسياري نيز حضور دارند، اما نه با نگرش صحيح و مورد تأكيد نظام اعتقادي؛ با اين تعبير گاه ممكن است حتي به ارزش‌ها موضوعات بهره‌ور، برچسب غيربهره‌ور الصاق شود.

بنابراين تثبيت ارزش‌هاي مؤثر بر بهره‌وري و همچنين تصحيح برداشت‌ها و نگرش‌ها نسبت به ارزش‌هايي كه بهره‌ورند، اما اذهان، نگرش صحيحي از آنها را استنباط نكرده و فعاليت‌ها را متأثر مي‌كنند، مي‌تواند از موضوعات قابل‌توجه بهره‌وري اجتماعي باشد.

***

هر حركت اجتماعي (فرهنگي، اقتصادي، سياسي)، براي دستيابي به هدف، هماهنگي همه حوزه‌هاي اجتماعي را طلب مي‌كند. ناهماهنگي، امكانات و سرمايه‌هاي مادي و انساني را اتلاف و حركت به سمت غايت را ممتنع مي‌كند. حركت اقتصادي، از حوزه‌هاي سياسي و فرهنگي تأثير پذيرفته و متقابلاً آنها را متأثر مي‌سازد؛ از اين‌رو هماهنگي و تخصيص صحيح امكانات و منابع در اين سه حوزه، حركت كارآ به سمت غايت هر جامعه را ممكن مي‌سازد. اين نگرش كه الگوهاي توسعه اقتصادي مطرح شده در جهان امروز، در تضاد با تعالي انسان تعريف شده نظام اعتقادي است و با جايگزين كردن  انسان اقتصادي به جاي اقتصاد انساني، روند توسعه اقتصادي را متأثر مي‌كند و اين ناسازگاري باورهاي فرهنگي با توسعه اقتصادي، از عوامل مؤثر بر سرعت توسعه اقتصادي تلقي مي‌شود. بنابراين حركت توسعه اقتصادي در راستاي تعالي انسان و بر محوريت اقتصاد انساني - كه از دغدغه‌هاي كنوني انسان امروز شده است- و همچنين تصحيح باورهاي فرهنگي و آموخته‌هاي غيرمنطبق با نظام اعتقادي و ناسازگار با توسعه اقتصادي، براي نيل به توسعه اقتصادي، لازم است. «دنيا» و جايگاه واقعي آن در نظام اعتقادي، ازجمله اين باورهاي فرهنگي است. باورهاي افراط و تفريط‌گونه در توجه به «دنيا»، از مسائلي است كه بحث مستمر براي نگرش صحيح به اين موضوع را مي‌طلبد.

دنيادوستي مفرط و قرباني شدن تمام فضايل و خلق‌وخوي بشري در گرايش به تجليات «دنيا» و درنهايت از خودبيگانگي انساني يا برعكس، رهبانيت و عزلت‌گزيني و محروميت از مواهب و نعمات هديه شده در دنيا؛ در دو سوي اين باور قرار دارند و رفتار منطبق بر خود را سبب مي‌شوند كه نه بر باور صحيح توصيه شده نظام اعتقادي و نه سازگار با توسعه اقتصادي است. بنابراين تفهيم صحيح جايگاه «دنيا» و موضوعات مرتبط با آن در حركت توسعه اقتصادي، از موضوعاتي است كه ضرورت خود را هرچه بيشتر آشكار كرده و همت انديشمندان را استمداد مي‌جويد.

زهد، از موضوعاتي است كه تبيين جايگاه شايسته‌اش از نظر اعتقادي و ايجاد باور صحيح اجتماعي و درنهايت رفتار صحيح متكي بر آن، براي توسعه اقتصادي لازم به‌نظر مي‌رسد. به جهت اين ضرورت، بررسي رفتار زاهدانه و بهره‌وري در اين نوشتار مدنظر قرار گرفته است.

بهره‌وري

به‌طور طبيعي همه افراد درصددند از موجودي‌ها و دارايي‌هاي خويش، براي رسيدن به هدف مورد نظر خود بهترين استفاده را بكنند و حداكثر استفاده از امكانات، زماني به‌وقوع خواهد پيوست كه فعاليت‌هاي فرد براي تحقق هدف، هماهنگ شود.

به عنوان مثال، براي يك تغذيه مطلوب، سعي خواهد شد درآمد، به مصرف كالايي اختصاص يابد كه هم نيازهاي لازم بدن را فراهم آورد، هم از طعم خوشايند برخوردار و هم با جهاز هاضمه فرد سازگار باشد و اگر چنين شود، فرد بهترين استفاده را از صرف هزينه، براي تغذيه مورد لزوم برده است. بنابراين اين فعاليتي كه براي رفع گرسنگي و بدون تأثير سوء بر فعاليت‌هاي ديگر اجزاي بدن صورت مي‌گيرد و حداكثر استفاده از امكانات است، رفتاري بهره‌ور تلقي مي‌شود.

در مثال بالا اگر تغذيه مربوط در هنگام مسابقه يك ورزشكار در نظر گرفته شود و پيروزي او در مسابقه مدنظر باشد، رفع گرسنگي، هدف اوليه، اما تغذيه مناسب براي تحمل شرايط مسابقه، هدف ﻧﻬايي منظور مي‌شود كه آن را غايتمندي فعاليت مي‌ناميم. مشتري‌مداري در كسب‌وكار رقابتي، هدفي اوليه براي غايتي به نام حداكثر سود بنگاه است. بنابراين «سه» مشخصه بارز براي بهره‌وري از اين مثال قابل استخراج است:

الف) هدفمندي يا غايتمندي(1) (رفع گرسنگي) و (پيروزي در مسابقه)؛  ب) كارآيي (حداكثر استفاده از امكانات)؛  ج) سازگاري (بدون تأثير سوء بر فعاليت‌هاي ديگر).

هر چند بهره‌وري به‌طور غالب در ادبيات اقتصادي معمول است، اما اين سه مشخصه را مي‌توان در تمام فعاليت‌هاي فردي و اجتماعي بررسي كرد. در فعاليت‌هاي اقتصادي، بهره‌وري با شاخصي به نام ستاده به داده بررسي مي‌شود. اگرچه كسر يادشده، شاخصي براي مقايسه بهره‌وري فعاليت‌ها يا يك فعاليت، در سري زماني است، اما به‌طور تلويحي سه مشخصه نام برده شده، از آن قابل استخراج است:

هر ستاده‌اي براي تحقق و دستيابي به هدف و غايتي موردنظر ايجاد مي‌شود، در غير اين صورت فعاليتي انجام نخواهد شد (غايتمندي)؛ منطقي است، براي هر فعاليت از داده‌اي استفاده شود كه نسبت به هر داده ديگر – با توجه به هزينه – بيشترين ستاده را ايجاد كند (كارآيي)؛ بديهي است دسترسي به بيشترين ستاده در يك فعاليت، نبايد موجب كاهش يا انحراف ستاده فعاليت‌هاي ديگر شود (سازگاري). بنابراين، فعاليتي بهره‌ور است كه مي‌توان سه مشخصه غايتمندي، كارآيي و سازگاري را در آن اثبات كرد.

براي بهره‌وري با رفتار زاهدانه بايد اثبات شود كه:

 - فعاليتي كه براساس خوي زاهدانه انجام مي‌شود، غايتمند است.

- فعاليتي كه براساس خوي زاهدانه انجام مي‌شود، كارآ است (يعني همان فعاليت اگر با خوي غيرزاهدانه انجام شود، ستاده كمتري را نتيجه مي‌دهد).

- فعاليتي كه براساس خوي زاهدانه انجام مي‌شود، بر بهره‌وري فعاليت‌هاي ديگر اثر سوء نخواهد داشت.

فرض

فرض اين نوشتار، رفتار و فعاليت‌هاي زاهدانه انسان موحد است.

زاهدي و غايتمندي

از امام صادق(ع) روايت است: «ترك هرآنچه كه تو را از ياد خدا به خويش مشغول دارد و افسوس نخوردن بر اين ترك، زهد است» و همچنين از امام سجاد(ع) نقل است: «همانا تمام زهد در يك آيه از كتاب خداي عزوجل آمده است: «بر آنچه از دست رفته، افسوس نخوريد و بر آنچه به شما رسيده، شادي نكنيد».(2)

زهد، همانا غمگين نشدن بر ازدست‌رفته‌ها و ترك داشته‌هاي غفلت‌زا است. بي‌اعتنايي به دنيا است؛ زيرا افسوس به رفته‌ها و اعتنا به داشته‌ها، حب دنيا است، نه محبت به خدا و اين حب، مشغول شدن به مخلوقات است، نه خالق.

نتيجه اول: زاهدي، نه بي‌اعتنايي بر فقر محنت‌زا است؛ زاهدي، بي‌اعتنايي به دنياي غفلت‌زا است.

دنياي غفلت‌زا ؟

دنيا، نه طبيعت زيبا و روح‌افزا است، و نه هستي بهت‌افزا است؛ وحي خداوندي است كه «دنيا عبارت از بازي و هوس‌راني و آرايش و فخرفروشي بر يكديگر و كثرت‌طلبي در ثروت و فرزند است ]و اين دنيا[ همچون باراني ]است[ كه گياهان از آن رسته، كافران را به شگفتي وامي‌دارد، اما آن گياهان سپس خشك و زرد و فرو ريخته شوند، ]ناپايدارند[ و زندگاني ]اين[ دنيا جز متاعي فريبنده نيست.»(3)

مشخصه بارز چنين دنيايي، فريبندگي و ناپايداري است و مصداق آن برتري‌طلبي‌ها و ارزش‌هاي كاذب فردي و اجتماعي اعتباريافته بشري است. تأكيد بر رياست، قدرت و دولت؛ ملكيت و مكنت و خود را در استتار آنها نماياندن و فخر فروختن؛ پيدايي ياوگي و بيهودگي خيال بر بازيچه‌اي غفلت‌زا است. امام زاهدين مي‌فرمايد: بر اين دنيا بايد «به‌گونه اعراض‌كنندگان و دوري‌گزيدگان نگريست»(4) زيرا اين سرا، «سرايي است كه اول آن رنج و آخر آن نيستي است»(5) و حرص بر اين نيستي و بيهودگي، اشباع‌پذير نيست، چراكه «كسي كه در تحصيل آن بكوشد، به آن نمي‌رسد،»(6) چون «دنيا همچون آب دريا است كه با نوشيدن بيشتر آن تشنگي فرد افزون شود تا اينكه او را هلاك گرداند.»(7) و «كثرت داشته‌ها شما را نفريبد، زيرا بهره شما از كثرت موجودي‌ها بسيار اندك است.»(8) استمرار برتري و فخرفروشي با داشته‌ها، خود منوط به استمرار زياده‌خواهي و افزوني داشته‌ها است -زيرا دست بالاي دست و فخر بالاي فخر بسيار است- و اين حكايت سر در بي‌ﻧﻬايت و غوطه‌خوردن در بيهودگي آميخته با اضطراب و دغدغه دايمي است و «آسودگي در آن يافت نشود و اهلش در آماج تيرهاي شدايد و بلايا هستند» (9) و اگر بر چنين ارزش‌هاي كاذب به نام دنيا، زهد نورزيم، دنيا بر ما همچون پيشينيان زهد خواهد ورزيد و همه آن كثرت‌ها به فترت تبديل خواهد شد و «اين دنيا همان مسيري است كه قبل از شما نيز بر آن گذشته‌اند.»(10) بنابراين تلاش براي دستيابي و بهره‌مندي از مواهب هستي، مقبول است، اما هويت خود را در يافته‌ها و دستاوردهاي دنيايي تجلي دادن، مغبون است.

آنگاه كه مخلوق اعتبار يافته فرد، خداي او مي‌شود، در واقع او خصلت‌هاي رذيله خود را ستايش مي‌كند و هدف از تلاش، پاسخ مثبت به ساخته‌هاي اعتباري داده شده - خداي مصنوع- خويش است. ذهن و دل‌مشغولي به دنيا، معاوضه بندگي خدا با بندگي دنيا است و بندگي دنيا انحراف از جهت غايت موحدان و خالق حقيقي است.

نتيجه دوم: زاهدي، رفتاري مصونيت‌زا است كه فعاليت‌ها را از جهت غيرغايي حفظ مي‌كند و غايت‌مداري را در فضاي زيست فردي و نظام اجتماعي (فرهنگي، اقتصادي و سياسي) سيطره مي‌دهد.

آيا فعاليت‌هاي عاري از خوي زاهدانه، كارآ است و بهترين نتيجه- ستاده- را حاصل مي‌كند؟

براي اثبات كارآيي فعاليت‌ها با خويي زاهدانه از برهان خلف استفاده مي‌كنيم. نبود خوي زاهدانه يعني اعتنا به دنيا، يعني توجه به جاه، مقام و ثروت...، در اين صورت بديهي است در مقابل پرسش شما كيستي؟ پاسخ افراد، با نشانه‌هاي دنيايي من رئيس، ثروتمند، داراي محفوظات علمي مديرعامل كارخانه، پيمانكار دو هزار دستگاه، مديري با سود 200 درصدي و... خواهد بود و هرچه مرتبه رياست و ملكيت بالاتر، ارزش فردي و اجتماعي خود را نيز فزون‌تر مي‌داند، بنابراين «من» بدون مقام و ثروت خود، هويت ديگري نداشته و از ارزش اجتماعي اعتباريافته برخوردار نخواهد بود، چراكه‌ اعتنا به دنيا، اگر هويت هنجارهاي اجتماعي شود، فرد، با ارزش‌ها و عناوين معتبر شده دنيايي، شناخته مي‌شود و عزت، شهرت و احترام مي‌يابد. بنابراين نقص‌هاي دروني و شخصيتي، با كسب و تأكيد بر ارزش‌هاي دنيايي هر اجتماع، جبران خواهد شد و سبقت‌جويي، حرص و طمع براي يافتن و تصاحب هرچه بيشتر و فزوني اين چنين دنيايي، از عادات طبيعي رفتارهاي اجتماعي مي‌شود و هويت تكاثرطلبي براي نمود برتري و اهميت خود در اجتماع، محوريت مي‌يابد. بنابراين اين فزون‌خواهي و شهوت دنياطلبي براي خودنمايي و شهرت، آميخته با عوارض طمع، ترس و حقارت ممتد(11) و مستمر بر تحركات و فعاليت‌ها خواهد بود و در ﻧﻬايت هويت رفتاري جامعه را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد.

نتيجه سوم:

- نبود خوي زاهدانه منجر به حب جاه، مقام و ثروت خواهد شد و اين حب و اعتنا، با عوارض طمع، ترس و حقارت مستمر همراه است و فعاليت همراه با ترس و طمع و حقارت، بر بازده فعاليت‌ها تاثير منفي خواهد داشت. بنابراين فعاليت‌هايي كه با خوي زاهدانه انجام گيرد، به واسطه تهي بودن از صفاتي كه بر فعاليت‌ها اثر منفي مي‌گذارند، ستاده بيشتري داشته و در نتيجه بازده و كارآيي فعاليت، بالاتر خواهد بود.

- رفتارهاي غيرمنتظم به خوي زاهدانه، سجاياي اخلاقي‌اي همچون شجاعت، سخاوت و صراحت را از صحنه فعاليت‌هاي اجتماعي مي‌زدايد و تملق و زبوني؛ حسد و نفاق؛ تعدي و عداوت را مي‌نماياند و اين، جانشيني آفت‌ها، بر توان‌زايي فعاليت‌ها است.

اثرات اجتماعي اعتنا به دنيا

رفتار و فعاليت‌هاي غيرزاهدانه و با انگيزه اعتنا به جاه و مقام و ثروت و قدرت... همواره جامعه را در تزاحم، تقابل و تحاسد قرار داده و يگانگي و وحدت اجتماعي را خدشه‌دار مي‌كند و كارآيي اجتماعي در معركه و نبرد خصلت‌ها و خوي‌هاي ناشايسته غالب بر فعاليت‌ها، فرسايش مي‌يابد.

اعتناي همراه با رنج دائم، زيبنده عقل سالم نيست؛ آنكه به دنيا دست مي‌يابد، محسود و مورد عداوت و در شعاع مكر و حيله و آنكه از دنيا كامياب نمي‌شود، مورد زبوني و مذمت ديگران است. در جامعه بيمار به اعتناي دنيا، مداحي و ثناي صوري و تصنعي، ﻧﻬادينه مي‌شود، چراكه كاميابي يا بقا بر بهره‌مندي، از مجراي چاپلوسي و تملق قدرتمندان، ثروتمندان و مقام‌داران به دست مي‌آيد.

اگر جامعه‌اي با اعتنا به دنيا، جاه‌داران و مقام‌داران را ارج ﻧﻬاد و والا داشت، هر فرد براي مصونيت از نقصان داشته‌ها، بايد به مقام و جاه بالاتر و...، احترام گذاشته و اين احترام نه به واسطه شخصيت حقيقي و جوهره دروني افراد، بلكه به نسبت سطح جاه و مقام داشته‌هاي دنيايي است. بنابراين شرارت و ناامني افراد نسبت به يكديگر و بحران بي‌اعتمادي، از ماهيت انفكاك‌نا‌پذير جامعه با اعتنا به دنيا ناشي مي‌شود؛ اما بي‌اعتنايي (همراه با جهد و كوشش) در دنيا؛ توانايي‌ها و استعدادهاي افراد را- به جاي متوسل شدن به ابزارهاي تخريب اجتماعي و فردي جهت كسب جاه و مقام و ثروت دنيا- بارور مي‌كند و تعالي مي‌دهد تا از ظرفيت‌هاي موجود، حداكثر استفاده شود و از جوهره دروني خرج كند. بنابراين خوي زاهدانه مجراي كارآيي فردي و اجتماعي است.

نتيجه چهارم:

- بي‌اعتنايي به جاه و مقام و قدرت؛ مسئوليت، صراحت، صداقت، لياقت و احترام به حقوق جامعه و سازمان را روش مديريتي مديران خواهد كرد.

- فقدان خوي زاهدانه سبب صفت‌هايي است كه توان انساني را براي ستاده مطلوب فردي و اجتماعي كاهش داده و از ويژگي‌هاي كارآيي، تهي مي‌كند.

آيا هماهنگي و اثر سوء نداشتن فعاليت‌ها بر يكديگر در خوي زاهدانه تحقق مي‌يابد؟

الف) ريا و تظاهر مي‌تواند خود را در پوشش زهد استتار كند. ترك و بي‌اعتنايي به كوچك‌ها و ريزه‌ها در سطوح پايين دنيا، براي دستيابي به سطوح بالا و بزرگ را نمي‌توان مردود دانست. زماني كه حسن‌هاي اخلاقي پسنديده است، دنياخواهان، چه بسا خود را در ظاهر، به اين حسنات آرايش كنند تا مقبول جامعه واقع شوند و اين جلوه‌گري نيز خود دنيامدارانه است و غيراصيل كه فعاليت‌ها را تحت‌تأثير سوء قرار خواهد داد، بنابراين ترك خدامدارانه براساس «أَفضَلٌ الزّهدِ إخفاءُ الزُّهدِ: نيكوترين پارسايي و زهد، پنهان داشتن آن است»(12) چراكه زهد آشكار را نمي‌توان عاري از ريا و خودنمايي دانست. بنابراين زهد آرايش شده بر خوي‌هاي ناكارآ، فعاليت‌هاي ناكارآ را نتيجه خواهد داد كه آن فعاليت نه تنها زاهدانه نيست، بلكه عينيت دنيامدارانه است.

ب) هرچند زهد، بي‌اعتنايي و بي‌رغبتي به دنيا است، اما استفاده و برطرف نكردن احتياجات مادي نيست، و زهد در سطوح بالاتر و عميق‌تر، استفاده و بهره‌مندي اندك براي مصونيت از لغزش در تعلق به امور مادي است، چراكه بهره‌برداري زياد، تحريك به‌رغبت دنيا تلقي مي‌شود، از اين‌رو زاهدان، از دنيا، حد كفاف و آنچه كه براي زيستن معمول است را كافي مي‌دانند، بنابراين تعلق به فزوني از دنيا منع مي‌شود و تلاش براي دستاوردهاي بيشتر، اما مصرف، در حد احتياج، مقبول خواهد بود كه اين، خود حركت صعودي و سير معنوي انسان را تسريع خواهد كرد، بنابراين آثار زهد اين خواهد بود كه بازدهي فرد براي اجتماع فزوني خواهد يافت و مصرف او از دستاوردهاي مادي در حد ضرورت و كفايت مي‌شود. بنابراين آثار زهد در اين سطح، كوشش در جهت هرچه بيشتر به دست آوردن نعمات- تحت سيطره حلال خداوندي- و ايجاد مازاد بيش از حد ضروري و احتياج، براي جامعه است. توليد، هرچه بيشتر، اما مصرف در حد ضرورت خواهد بود. مصرف در حد كفاف ايجاب مي‌كند، مازاد درآمد به بازار سرمايه يا به ديگران داده شود؛ با ارائه مازاد فرد به فرد ديگر، مطلوبيت هر دو افزايش مي‌يابد، چراكه نفر اول با رد اين مازاد به ديگري، يك حظ و مطلوبيت معنوي به واسطه سير در غايت و تعالي خود مي‌برد (اگرچه مطلوبيت با مقوله كمي، سنجش و موضوعي ذهني تلقي مي‌شود و اگر رفتار عقلايي فقط در حوزه ماديت منحصر نشود)؛ به هر حال آثار و نتيجه رفتاري براساس اين خصلت، به‌طور ملموس و كمي به افزايش رفاه اقتصادي جامعه منجر خواهد شد. در بعضي تئوري‌ها، عنوان مي‌شود مصرف افراد علاوه‌بر درآمد جاري، تابع شرايط و موقعيت اجتماعي و محيط زندگي آنها است و فردي كه درآمدش از حد متوسط افراد پيرامون زندگي او كمتر است، از ميل متوسط مصرف بالايي به جهت تطبيق خود با سطح زندگي و موقعيت بالاي اطرافيان، برخوردار است، يعني فرد به واسطه اعتنا به شهرت، منزلت و تشخص اجتماعي سعي مي‌كند، در سطح زندگي همسايگان خويش مصرف كند. مصرف، تابعي از شهرت‌طلبي و تظاهر و مطرح بودن در جمع و ارضاي خواسته‌هايي است كه به‌طور مصنوعي تحريك شده‌اند. مصرف براي ملكيت، حيثيت و اعتبار بخشيدن به مالك، نه ضرورت، تحقق مي‌يابد. اشياي تجملي، خانه با امكانات غيرضروري و بلااستفاده، و تغذيه انتخاب شده، نه براي تقويت و احتياج، بلكه از «مد»، متأثر است كه عوارض شخصيتي، اجتماعي و اقتصادي اين كنش رفتاري را، نمي‌توان منتفي دانست.

اما خوي زاهدانه، اين پيروي و تقليد مصرفي را جايز ندانسته و مانع بالا بودن ميل متوسط مصرف به واسطه چنين ديدگاهي به موقعيت اجتماعي و زندگي مي‌شود كه در نتيجه تنظيم مصرف با حقايق زندگي نه با تظاهر، مطابقت خواهد داشت و مصرف معقول در اقتصاد كلان جامعه را القا خواهد كرد و در ﻧﻬايت پيش‌بيني سلامت و رفاه اقتصادي و اجتماعي از نتايج آن است.

بديهي است الگوي مصرف در حد كفاف، الگوي توليد را نيز متأثر خواهد كرد و تقاضا، بر كالاهاي ضروري متمركز خواهد شد كه علاوه‌بر افزايش سطح زندگي درصد بالايي از جمعيت، با توجه به اتكاي زياد توليد كالاهاي ضروري به منابع انساني و مادي داخلي، پيش‌بيني كاهش واردات و افزايش اشتغال را دربردارد، همچنين به سبب تأثير آن بر توزيع مجدد درآمد، بهره‌وري درصد بالايي از جمعيت را به واسطه تغذيه، آموزش و... مناسب‌تر افزايش داده و رشد سريع‌تر و انگيزه رواني، مشاركت جمعي و زدودن اغتشاش، يأس و عدم عزت‌نفس، در روند توسعه اقتصادي را سبب خواهد شد.

نتيجه پنجم:

زاهدي، خوي و رفتار نتيجه شده قوه عقلاني است كه از مجراي پي بردن به فقر وجودي و ذاتي انسان، غنا و بي‌نيازي روحي و شخصيتي به هرچه غير خدا را پديدار مي‌كند، و فهم و باور اين فقر وجودي و در تعاقب آن غناي شخصيتي، تلاش حداكثري و برداشت حداقلي در دنيا را نتيجه خواهد داد.

نتيجه ﻧﻬايي:

- خوي زاهدانه چون هدف ﻧﻬايي فعاليت‌ها را از دنيا تغيير داده و خدامحوري را بر فعاليت‌هاي انسان موحد استيلا مي‌دهد، غايتمند است.

- فعاليت همراه با خوي زاهدانه، چون از صفاتي كه كارآيي را كاهش مي‌دهد، مصون است، كارآ تلقي مي‌شود و هرچه خوي زاهدانه قوي‌تر باشد، كارآيي فعاليت‌ها فزون‌تر خواهد بود.

- خوي زاهدانه چه به واسطه سلبي و چه به واسطه ايجابي، سازگاري و هماهنگي در فعاليت‌ها ايجاد مي‌كند. يكسري انگيزه‌هاي ناكارآ را مانع مي‌شود (ريا و تظاهر) و يكسري انگيزه‌هاي كارآيي را افزايش مي‌دهد (تكاپو و تلاش، مصرف در حد كفاف) كه هر دو موضوع موجب افزايش كارآيي فعاليت‌هاي‌زاهدانه است.

- كارآيي و سازگاري، در فعاليت‌ها با خوي زاهدانه، از آميختگي خاصي برخوردار است، زهد مانع آثار و خصلت‌هاي سوءفعاليت‌ها بر يكديگر شده، سبب افزايش بازده و كارآيي است كه خود، سازگاري و هماهنگي فعاليت‌ها را نشان مي‌دهد و در حقيقت، هماهنگي و سازگاري فعاليت‌ها، كارآيي كل را افزايش مي‌دهد.

- زهد، خوي و رفتار است، بنابراين همه فعاليت‌هاي شخص را متأثر مي‌كند، از اين‌رو تأثير اين خصلت بر بهره‌وري تمام فعاليت‌هاي فردي و اجتماعي مي‌تواند در نظر گرفته شود.

پي‌نوشت‌ها

1- در ادبيات بهره‌وري، اين موضوع به اثربخشي مصطلح شده است.

2- اصول كافي، ج ٣، كتاب كفر و ايمان؛ قرآن كريم سوره حديد (۵٧)، آيه ٢٣

3- حديد آيه ٢٠

اِعلَمُوا انّما الحيوة الدُّنيا لَعِبٌ و لَهوٌ و زينةُ و تفاخُرٌ بَينَكُم و تَكاثُرٌنيِ الاَموال وَ الاَولاد كَمَثَلَ غَيثِ اعجَبَ الكُفّارَ نَباتُةٌ ثمّ يَهيجٌ فَتَريهُ مُصفَّرا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً و فيِ الاخِرَةِ عذابٌ شديدٌ وَ مَغفِرَةٌ مِنَ اللهِ و رضوانٌ و مَا الحَيوةٌ الدُّنيا الّا متاعُ الغُرور

4- ﻧﻬج‌البلاغه خطبه ١٠٢

5- ﻧﻬج‌البلاغه خطبه ٨١

6- ﻧﻬج‌البلاغه خطبه ٨١

7- امام صادق(ع)، اصول كافي ج ٣، كتاب ايمان و كفر

 مثلٌ الدنيا كَمَثَل ماءِ البَحرِ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانٌ ازدادَ عَطَشاً حَتّي يَقتُلَهُ.

8- ﻧﻬج‌البلاغه خطبه ١٠٢

9- ﻧﻬج‌البلاغه خطبه ٢١٧

10- مأخذ ٩

11- طمع ممتد

زماني كه ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي براساس داشته‌هاي دنيايي- مقام، جاه، ثروت، قدرت...- شكل گيرد، طمع افراد جهت كسب هرچه بيشتر اعتبارات دنيا تجلي مي‌يابد؛ چراكه برتري افراد، در فزوني اين داشته‌ها است و اين احتياج توقف يا اشباع‌پذير نيست. زيرا هر فرد، افراد ديگري را مشاهده خواهد كرد كه داشته‌هايي بيش و عزت و شهرت و منزلتي برتر از او دارند. بنابراين اين انباشتگي ماديات، سير در بيﻧﻬايت خواهد داشت و براي كسب آن، استفاده از همه ابزارها و مجراها، توجيه‌پذير مي‌شود و هرگونه مانع براي دستيابي به اين انباشتگي، ملعون و موجب خشم و پرخاشگري است، و طماعي دنيا در تضاد با سجاياي اخلاقي‌اي همچون شجاعت، سخاوت و صراحت است.

از آثار بديهي اعتنا و دستيابي به داشته‌هاي بيشتر دنيايي، طرد رقيب با انواع حربه‌ها، تملق، دورويي، نفاق، دروغ، حسد، زبوني، تعدي، عداوت، قوم‌مداري و عصبيت، كينه‌توزي و احساس فقر مستمر خواهد بود و اين اعتنا به روش مديريتي مستبدانه منتهي مي‌شود كه خودمحوري، ناديده گرفتن، تحقير و تمسخر ديگران و تمسك به يافته‌هاي غيرمنطقي براي نمود برتري و اقتدار، مورد پسند واقع خواهد شد، و به هر حال عارضه اين رويه اگرچه شايد در كوتاه‌مدت هويدا نشود، اما در بلندمدت شيرازه ساختار و رفتار و كارآيي سازمان را از هم خواهد گسيخت.

ترس ممتد

بديهي است زماني كه داشته‌هاي دنيايي، اعتبار فرد تلقي شود، هرگونه نقصان و فقدان در داشته‌ها، كاستي اعتبار شخص است و بنابراين داشته‌هاي دنيايي همواره، همراه با ترس و با دغدغه نقصان و از دست دادن، آميخته و فزوني داشته‌ها با فزوني اضطراب و بي‌قراري توأمان است. سقوط از مقام و موقعيت اجتماعي، ورشكستگي، از دست دادن ثروت،... موجب دلسردي و سرخوردگي و تزلزل شخصيت مي‌شود كه خود باعث فقدان اعتماد به نفس و احساس ضعف و بيهودگي است و براي عده‌اي بزهكاري و اعتياد، شيادي و حس انتقام و براي عده‌اي ديگر حزن مفرط و انتحار رواني و طلب ترحم را به‌دنبال خواهد داشت.

حقارت ممتد

اعتنا به داشته‌هاي دنيايي و اعتبار يافتن اين داشته‌ها، با كم‌داري، محروميت و دست‌نايابي نيز همراه است و هر احساس كمبود (كه اين كمبود نيز ممتد و مستمر خواهد بود، چراكه دارنده بيشتر و برتر، احساس كمتري را تلقين مي‌كند)، عامل گره روحي و حقارت ممتد نيز مي‌شود. هنگامي كه جاه، مقام، ثروت و قدرت، كمال و مطلوب و سعادتمندي تصور مي‌شود، كرنش، كوچكي و حقارت در محضر توانگران صاحب مال، قدرت، جاه و بيشترداران، هميشگي و پايدار است.



Share

نويسنده: دكتر علي كاظمي*

خريد و حمايت از توليدات و محصولات ساخت داخل كشور در ابعاد بين المللي، ملي و محلي مي تواند آثار مثبت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، فني، قانوني، علمي و تحقيقاتي فراواني را برجاگذارد، اين نوشته تلاش دارد در راستاي نام گذاري سال 1391 بنام توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني از سوي مقام معظم رهبري امام خامنه اي حفظه الله 91 مزيت اين حركت عظيم را مورد اشاره قرار دهد.

الف:مزاياي اقتصادي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

1- حفظ مشاغل موجوددربخش هاي توليدي، بنابراين حفظ وضع موجود اشتغال دركشور

2- گسترش وايجاد مشاغل جديد به واسطه فراهم شدن تقاضاي جديدبراي محصولات موجود وخدمات جديد و در نتيجه كاهش نرخ بيكاري

3- گسترش چرخه هاي توليد به صورت مستقيم وغير مستقيم بنابراين تقويت بنيان هاي امنيتي و دفاعي كشور

4- افزايش توان پولي، مالي و اعتباري كشور و افزايش قدرت وام دهي به ساير كشورها

5- افزايش درآمد هاي ناشي از ماليات و افزايش منافع جمعي مردم

6- سالم سازي و تقويت فرآيند هاي توليد، توزيع و مصرف كشور

7- صرفه جويي هاي اقتصادي بواسطه استفاده بهينه از تجهيزات توليد و صرفه جويي هاي ناشي از مقياس توليد

8- كاهش قيمت تمام شده محصولات بواسطه توليد انبوه

9- رقابتي شدن فضاي كسب و كار و بدنبال آن افزايش منافع مردم

10- تقويت بورس اوراق بهادار به واسطه افزايش قدرت توليدي و مالي شركت ها

11- استفاده و بكارگيري سرمايه هاي خرد و كلان آحاد جامعه و امكان سرمايه گذاري آن در بخش هاي توليدي

12- جلوگيري از انتقال سرمايه ها به خارج ازكشور بواسطه فراهم شدن زمينه هاي بكارگيري سرمايه ها در فرآيند توليدات داخلي

13- جذب سرمايه هاي خارجي به دليل صرفه اقتصادي براي سرمايه گذاران

14- كاهش وابستگي ارزي به كشور هاي بيگانه وتقويت پول ملي واتكاء به آن در معاملات و مبادلات اقتصادي

15- حركت بخش هاي اقتصادي به سمت تجارت واقعي و كاهش واسطه گري هاي زائد

16- كاهش حجم و وزن اقتصادزير زميني وحركت به سمت شفافيت اقتصادي

17- افزايش درآمدهاي مردم وانگيزه بخش خصوصي براي سرمايه گذاري هاي مطمئن

18- كمك به مثبت شدن تراز تجاري كشوربه دليل كاهش نيازهاي وارداتي

19- مقابله با تحريم هاي اقتصادي كشورهاي ديگر و افزايش توان اقتصادي وبالارفتن قدرت چانه زني در معاملات بين المللي

20- كاهش وابستگي به درآمد هاي نفتي در مصارف جاري كشور و زمينه سازي سرمايه گذاري در آمدهاي نفتي براي طرح هاي عمراني و سرمايه گذاري هاي كلان

22- كاهش صادرات مواد خام و بسترسازي ايجاد و افزايش ارزش افزوده بر روي مواد خام در كشور

23- افزايش درآمد هاي دولت بواسطه افزايش فعاليت هاي اقتصادي و توليدي كشور

24- كاهش نقش تصدي گري دولت بواسطه فعال شدن بخش هاي خصوصي و تعاوني  و بنابراين شكل گيري ساختارهاي نظارتي دولت به عنوان وظيفه اصلي حوزه حاكميت

25- كاهش تورم به واسطه افزايش توليد و ايجاد تعادل در عرضه و تقاضا

26- تخصيص بهينه منابع مالي و سرمايه اي و سازوكارهاي توليد، توزيع و مصرف در كشور

27- جلوگيري از انتقال ارز بواسطه تامين نيازها از توليدات داخلي و تقويت صادرات و كسب مزيت رقابتي در جهان

28- كاهش مشكلات مربوط به حمل و نقل و گمرك ناشي از واردات كالا و كاهش تورم ناشي از كمبود عرضه بواسطه افزايش توليد

29- امكان حضور واقعي در مناطق آزاد تجاري جهان بواسطه افزايش توليدات داخلي و بالا رفتن قدرت رقابت جهاني و تقويت صنايع دستي و بستر سازي جذب گردشگر خارجي

30 - بازسازي وبهسازي سياست هاي مالي و پولي كشور بواسطه ضرورت هاي اجتناب ناپذير

31- برقراري روابط منطقي در تقاضا و عرضه محصولات بنابراين تعادل قيمت ها و تأمين منافع جامعه

ب: مزاياي فرهنگي و اجتماعي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

32- گسترش و تقويت همبستگي هاي فرهنگي و اجتماعي داخل كشور بواسطه مصرف محصولات ملي و محلي

33- افزايش اعتماد به نفس و تقويت باورهاي فرهنگي و اجتماعي و كاهش آثار تحريم هاي جهاني در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، روحي و رواني جامعه 

34- تقويت باورهاي اسلامي– ايراني و ملي و كاهش وابستگي هاي فرهنگي و اجتماعي به بيگانه و احساس همزاد پنداري از طريق مصرف كالاهاي ايراني در بين مردم

35- جلوگيري از آثار مخرب مصرف كالاهاي خارجي در ابعاد فرهنگي و اجتماعي بواسطه مصرف توليدات ملي

36- حفظ آثار فرهنگي جامعه برا ي نسل حاضر و نسل هاي آينده و فرهنگ سازي كار و تلاش و خدمت به كشور

37-  دفع فرهنگ بيگانه و تأثير گذاري بر فرهنگ بيگانه از طريق انتقال تكنولوژي و صادرات به كشورهاي ديگر

38- خنثي سازي حملات فرهنگي دشمن در جنگ نرم و كاهش ناهنجاري هاي اجتماعي بواسطه كاهش تورم و بيكاري

39- نهادينه كردن استقلال فرهنگي و اجتماعي به واسطه استقلال توليدي و اقتصادي

40- محصولات توليد شده به دست مردم مسلمان كشور و بنابراين اطمينان به رعايت الزامات اعتقادي در فرآيندهاي توليد كه فقدان آنها مي تواند اثرات وضعي نامطلوب بر مصرف كننده برجاگذارد

41- احساس هويت ملي بنابراين تلاش در جهت تكريم ايراني بودن وغرور ملي

42- ارائه الگوئي عيني وعملياتي براي ساير كشورهاي مسلمان جهان از طريق دستيابي به اهداف مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي بواسطه حمايت و مصرف توليدات داخل

43- تقويت فرهنگ شيعه – مسلمان و ايراني به جاي تقويت فرهنگ هاي بيگانه و الحادي

44- كاهش مشكلات فرهنگي بواسطه ي كاهش جابجايي هاي غير ضروري نيروي انساني در بخش هاي توليدي

45- فرهنگ سازي مصرف توليدات ايراني و انتقال سينه به سينه اين فرهنگ به نسل هاي آينده

ج: مزاياي علمي، آموزشي و پژوهشي ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

46- بومي شدن تكنولوژي هاي مختلف در حوزه توليد از طريق آزمون و مهندسي معكوس

47- بومي شدن علوم مختلف از طريق بكارگيري آن ها در عرصه توليد وعمل

48- آزمون نظريه هاي علمي در صحنه توليد و استخراج نتايج علمي و كاربردي از آن ها و در نتيجه تبديل آن ها به متون علمي مورد نياز بخش هاي مختلف دانشگاهي كشور

49- آزمون تجارب جديد در حوزه توليد و به دنبال آن افزايش توانمندي هاي علمي و كاربردي

50- برقراري ارتباط واقعي بين صنعت و دانشگاه بواسطه احساس نياز اجتناب ناپذير هر دوي آنها به همديگر

51- امكان تبديل شدن دانش به ثروت و تجاري شدن علوم مختلف

52- شكوفا شدن استعدادهاي فردي، جمعي و سازماني در فرآيندهاي توليد

53- عدم ترس از شكست و تلاش براي كسب تجربه از شكست ها براي موفقيت هاي آينده در عرصه توليد

54- آموزش ويادگيري علمي – تجربي نيروهاي انساني در فرآيندهاي توليد، توزيع و مصرف

55- توسعه نيروي انساني و افزايش توانمندي ها و مهارت هاي مورد نياز آن ها در عرصه هاي مختلف توليد

56- فراهم شدن و امكان اصلاح و بازسازي ساختارهاي خرد و كلان مديريتي كشور بواسطه نيازهاي اجتناب پذير

57- استفاده بهينه از منابع انساني وتحقق شايسته سالاري در فرآيندهاي مختلف توليد و برقراري عدالت سازماني در حوزه نيروي انساني

58- صادرات دانش بومي  وتوانمندي هاي تكنولوژيكي به ساير كشورها

59- تخصصي شدن توليدات بنابراين تقويت مباني علمي و كاربردي حوزه توليد در كشور

60- افزايش كيفيت و كميت توليد با استمرار آن و كشف و اجراي راه حل هاي بهتر در توليد

61- افزايش اعتماد مردم به توليدات بواسطه ورود متخصصان به عرصه هاي توليد كشور

د: مزاياي محلي و استاني ناشي از توليد ملي و حمايت از كا ر و سرمايه ايراني

62- جلوگيري از مهاجرت افراد به شهرهاي ديگر به واسطه فراهم شدن زمينه هاي توليد محلي و استفاده بهينه ازظرفيت ها وامكانات محلي و استاني در كشور

63- جلوگيري از فرار مغزها به ساير كشورها بواسطه  فراهم شدن امكان بكارگيري تخصص ها در بخش هاي مختلف توليدي كشور

64- استفاده از نيروهاي انساني متخصص محلي بنابراين كاهش قيمت تمام شده محصولات

65- افزايش جذب گردشگران اقتصادي، فني و فرهنگي به كشور بواسطه افزايش قدرتمندي هاي توليدي و اقتصادي كشور

66- بستر سازي توسعه پايدار در ابعاد خرد و كلان در بخش هاي ملي و محلي

ه: مزاياي سياسي و قانوني ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

67- تقويت قدرت چانه زني نظام و كشور در عرصه هاي بين المللي در حوزه مسائل سياسي امنيتي

68- كاهش فشارهاي سياسي بيگانگان و تنظيم شدن قوائد بازي هاي سياسي در جهان به نفع كشور

69- بستر سازي تحقق برنامه هاي پنج ساله و چشم انداز بيست ساله كشور

70- ارائه چهره مثبت سياسي در عرصه هاي جهاني بواسطه قدرت توليدي بنابراين افزايش اعتبارات جهاني و افزايش قدرت پول ملي

71- اصلاح و بازسازي قوانين حوزه هاي اقتصاد و توليد به واسطه احساس نياز كشور به آن ها

72- وضع قوانين، آئين نامه و دستورالعمل هاي مورد نياز در بخش هاي مختلف توليدي و اقتصادي كشور به دليل ضرورت هاي اجتناب ناپذير

73- ايجاد ابزارها و ساختارهاي نظارتي كارآمد بر عملكرد بخش هاي توليدي و تلاش مسئولين براي آسان سازي فرآيندهاي توليدي و اقتصادي كشور

74- رعايت شرايط احراز افراد و سازمان ها براي ورود به بخش هاي توليدي و اقتصادي بر اساس الزامات و شرايط مورد نياز و به هنگام

و: مزاياي بازاريابي و بازارداري ناشي از توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني

75- دسترسي راحت به خدمات پس از فروش در عرصه هاي مختلف توليد

76- دسترسي توليدكنندگان به نيازهاي واقعي مردم

77- تنوع توليدات و تأمين نيازهاي آحاد جامعه و طراحي محصولات جديد متناسب با نيازهاي روز جامعه

78- كاهش زمينه هاي رانت خواري و دريافت پورسانت هاي كلان بواسطه خريدهاي غير ملي

79- نوسازي و بازسازي خطوط توليد و به روز شدن آن ها و بنابراين كاهش قيمت تمام شده محصولات

80- مصرف محصولات داخلي و انتقال نقطه نظرات مصرف كننده به بخش توليد باعث بسترسازي اصلاح و رفع معايب كالا مي گردد

81- ارائه محصولات براساس سليقه مصرف كنندگان بنابراين رعايت اصول بسته بندي و ظاهر زيبا

82- اصلاح و بازسازي مستمر توليدات بنابراين دستيابي به كيفيت مورد نياز، مشابه و بهتر از كالاهاي خارجي

83- تكريم و حمايت واقعي از مصرف كننده به جهت تأمين شرايط آن ها

84-فراهم شدن رضايت مشتري بنابراين وفاداري به خريد و تكرار آن

85- فراهم شدن زمينه تبليغات دهان به دهان بواسطه مصرف توليدات ملي

86- جهانگرايانه شدن محصولات ايراني و حضور و نفوذ در بازارهاي جهاني

87- افزايش قدرت چانه زني كشور در ورود به سازمان تجارت جهاني

88- حذف بخش هاي زائد اداري و تلفيق و تركيب بخش هاي موازي در ساختارهاي اداري و توليدي

89- كاهش مشكلات كارگري در بخش هاي توليدي

90- افزايش قدرت پاسخگوئي بخش هاي اداري و دولتي بواسطه درخواست هاي مستمر و دائمي بخش هاي توليد

91- تقويت و گسترش ارتباطات درون و برون سازماني



Share

گروه اقتصادي- محمد هرمزي: سال 91 هم از راه رسيد و مردم نيز به بهانه آغازاين سال در ديد و بازديدهاي نوروزي خود آرزو مي كردند سال خوبي در پيش رو داشته باشند، اما در كنار اين خوش و بش هاي نوروزي مسؤولان، كارشناسان و فعالان بخش اقتصادي هم اميدوارند اقتصاد كشور هم سال خوب و با نشاطي را در پيش داشته باشد كه البته تحقق آن تنها در سايه تدابير، كار، تلاش وتصميم سازي هاي درست امكان پذير است.

از سوي ديگر موضوع حمايت از توليد ملي اگر چه به صورت پراكنده از زبان فعالان بخش توليد بارها مطرح شده است، اما اين بار اين موضوع در جايگاه نقشه راه يكساله و از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي ترسيم شد.در اين راستا رهبر معظم انقلاب در حالي سال 90 را با نام «جهاد اقتصادي» مزين كردند كه سال جاري رانيزبا محوريت توليد ملي، حمايت از كاروسرمايه ايراني مورد توجه قرار دادند.
بنابراين وقتي از توليد ملي و الزامهاي آن سخن به ميان مي آيد در واقع اين موضوع حاوي نكات مهمي است، به طوري كه محصولات آن بايد به گونه اي در داخل توليد شود كه نه تنها مصرف كننده داخلي را به مصرف آن ترغيب كند، بلكه آرام آرام بايد بازارهاي خارجي راهم فتح و حس رضايت مندي مصرف كننده خارجي را تقويت كند.



Share

* راهكارهاي حمايت از توليد ملي

غفلت از ملزومات تحقق هر هدفي انسان را به مسير انحرافي مي كشاند. اما بي ترديد هيچ تلاشي حتي با رعايت جوانب لازم به نتيجه نمي رسد مگر آنكه روح تعاون بر آن حاكم باشد وگرنه آدمي را مصداق خسران در سوره عصر مي كند.

 

خبرگزاري شبستان: تحقق هر هدف و رسيدن به مقصد مطلوب در كنار برخورداري از نقشه راه به ملزوماتي نياز دارد كه اگر در تامين آنها قصوري رخ دهد، نه تنها انسان را از آن اهداف دور مي كند، بلكه احتمال انحراف او به مسيرهاي فرعي را نيز رقم مي زند.
يكي از اهداف مهم در نظام جمهوري اسلامي ايران كه در سطح ملي تعريف مي شود همان عنوان يا شعاري است كه در نخستين روز هر سال شمسي از طريق رهبر معظم انقلاب به عنوان راهبرد نظام و مردم در طول يك سال همراه با پيام نوروزي ايشان به ملت معرفي مي شود تا همگان بدانند كه ايران و ايراني بي اعتنا به تحريم ها، دشمني ها و تهديدها نقشه راه خود را مشخص كرده و بر اساس آن براي آباداني، استقلال و آزادي تلاش مي كند.
اما در اين مسير همان گونه كه گفته شد ملزوماتي نياز است. حال كه رهبر معظم انقلاب با تيزبيني و هوشمندي كه ريشه از بينش عميق ايشان نسبت به مسائل بين المللي و داخلي دارد، عنوان حمايت از "توليد ملي، كار و سرمايه ايراني" را براي سال 91 برگزيده اند بايد ملزومات تحقق اين مهم را به ويژه در شرايط كنون كه دنياي غرب به خيال خام خود مي كوشد ايران را با تحريم ها و تهديدها از ميدان رشد و توسعه علم و فناوري خارج كند، فراهم شود.


بي ترديد يكي از مهمترين ملزومات تحقق اين شعار كه دنيايي از معاني را در خود نهفته دارد تعاون و مشاركت افراد جامعه براي ورود به چرخه پرتحرك توليد ملي با اتكاء به كار و سرمايه ايراني است. چراكه تا روح تعاون و همكاري بر يك جامعه حاكم نباشد حتي با وجود بهترين سرمايه ها و امكانات نمي توان انتظار افزايش توليد ملي و درپي آن رشد و تعالي يك كشور را شاهد بود.
وجود تعاون و مشاركت در ميان افراد يك جامعه به اندازه اي در توفيق آن موثر است كه خداوند در قرآن، معجزه جاويد پيامبر اكرم (ص) در آيات متعدد به آن اشاره و تاكيد كرده است.



Share

سال 1390 با تمام فراز و نشيب‌هاي خويش در عرصه اقتصاد ايران به پايان رسيد و سال 1391 با پيام مقام معظم رهبري در قالب سال توليد ملي با حمايت از كار و سرمايه ايراني آغاز شد. كار و سرمايه دو نهاده اصلي توليد هستند كه صيانت و استفاده كارآمد از آنها منجر به ايجاد توان مناسب براي توليد داخلي خواهد شد.
يكي از بزرگترين و حياتي‌ترين سرمايه‌هاي كنوني كشور ارز حاصل از صادرات است كه بايد از آن حداكثر استفاده را كرد. تجربه سال‌هاي گذشته نشان داده كه هيچ نرخي در اقتصاد ايران به اندازه نرخ ارز تأثيرگذار بر متغيرهاي توليد، پس انداز، سرمايه‌گذاري و قيمت كالاها و خدمات نيست. تغيير شديد قيمت انرژي نتوانست در هيچ يك از اين متغيرها تأثير عمده‌اي داشته باشد،اما همين كه در ماه‌هاي پاياني سال غول خفته ارز بيدار شد تمامي بازارها را با اخلال مواجه كرد. لذا بايد با استفاده از سياست‌هاي مناسب ارزي اين سرمايه حياتي و استراتژيك كشور در اين مقطع حساس را صيانت كنيم. بازار تك نرخي ارز و اعتماد به نيروهاي بازار براي ايجاد تعادل در نرخ ارز مناسب شرايط كنوني اقتصاد ايران نيست و بايد از تجارب دهه 70 براي مديريت اين بازار بهره جوييم.
بخش عمده‌اي از سياست‌هاي كنترل بازار كالا و خدمات وابسته به قيمت ارز است و در حضور نوسانات شديد نرخ ارز كنترل قيمت با استفاده از ابزارهاي غيرپولي در اين شرايط امكانپذير نيست. همچنين در سال آينده با مشكل تقاضاي بالاي سفته بازي ارز روبه‌رو خواهيم بود و حذف اين تقاضا و شكل‌گيري تقاضاي ارز بر اساس معاملات واقعي در بازار كالا و خدمات در قالب يك نظام كاملاً مديريت شده بايد در دستور كار قرار گيرد. اما در كنار مديريت ارز مديريت نقدينگي نيز از اهميت بالايي در اقتصاد كشور برخوردار است. آموزه‌هاي اقتصادي بيانگر آن است كه مهمترين عامل و ابزار مديريت نقدينگي توجه به بازده بازارهاي دارايي مالي و حقيقي است كه در بازار پول همان نرخ سپرده است. در هر دوره‌اي كه بازار‌هاي موازي بازار پول از جمله بازار سرمايه، بازار ارز، طلا و مسكن از بازدهي بالايي به دلايل سفته‌بازي يا حتي معاملاتي برخوردار بودند توانستند نقدينگي موجود در اقتصاد را به سمت خود جذب كنند،براي مثال در سال‌هاي 1386 و 1387 بازار مسكن به ترتيب داراي بازدهي 6/81 درصد و 8/17 درصد در بازار تهران بود.
در حالي كه در اين دو سال هيچ يك از دو بازار ارز و بورس بازدهي مناسبي نداشتند و لذا بخش زيادي از نقدينگي را به سمت خود جذب كرد. در سال‌هاي 1388 و 1389 بازار سرمايه از متوسط بازدهي به ترتيب 8/58 و 8/85 درصد برخوردار بود و به همين دليل توانست اين بازار بخش زيادي از نقدينگي را جذب كند.
تقويت نظام‌هاي تأمين مالي و بهينه‌سازي انرژي در توليد و مصرف
سرمايه مهم ديگر كشور انرژي است. اگرچه اجراي مرحله اول هدفمندسازي موجب حفاظت و حفظ اين سرمايه ملي از طريق كاهش مصرف، اتلاف و قاچاق شده است اما همچنان تحولات لازم در بخش توليد براي بهينه‌سازي از نفت و توليد نهاده‌هاي ارزشمندتر اتفاق نيفتاده است. انرژي در پالايشگاه‌ها جهت استفاده بهتر بزرگترين آثار اصلاح قيمت انرژي تغيير در فرايندهاي توليد است كه عموماً نيز فرآيند آن زمان‌برتر است. لذا سرمايه‌گذاري در تأسيسات نفتي كشور بالاخص پالايشگاه‌ها و از طرف ديگر تمركز سياست‌هاي حمايتي دولت از بخش توليد بر بهينه‌سازي انرژي از ديگر سياست‌هايي است كه بايد در سال جديد بدان توجه كرد.
سياست پيشنهادي ديگر فرآيند تقويت تأمين مالي در كشور است. در سال گذشته نيز ما در وزارت امور اقتصادي و دارايي بسته‌اي را در اين خصوص تهيه كرديم. محور اين بسته نيز استفاده از روش‌هاي جديد تأمين مالي در كنار بانك بود. بايد به دنبال روش تأمين مالي پايدار و غير تورمي باشيم كه مي‌تواند تناقض مبادله رشد اقتصادي - رشد تورم را در ايران حل كند.
يكي از سياست‌هايي كه در اين بسته بر آن تأكيد كرده‌ايم تقويت همكاري و هم‌افزايي بازار پول و بازار سرمايه است. اين امر در به كارگيري و انتشار اوراق بهادار مالي چون اوراق مشاركت و صكوك تبلور مي‌يابد، لذا در سال‌جاري بايد بتوانيم تمام پروژه‌هاي آن را اجرايي نماييم.
حمايت از توليد در سياست‌هاي تجاري
اما محور بعدي حمايت از توليد داخلي در سياست‌هاي تجاري كشور نهفته است، تعرفه‌ها، محدوديت‌هاي بازاري و غيربازاري در مسير واردات و صادرات كالا، برخورداري از ذخيره‌هاي مناسب كالايي و بالاخص مواد اوليه لازم براي توليدكنندگان لازمه چرخش فعاليت كارخانجات داخلي است. نه تنها بايد اين مواد به سهولت تأمين شود بلكه از طرف ديگر با تثبيت نرخ ارز تأمين اين مواد اوليه بايد از نوسانات قيمتي و كاهش هزينه خطر نوسانات نرخ ارز جلوگيري كنيم، مخصوصاً در صورتي كه بخشي از منابع تأمين مواد اوليه براي كارخانجات داخلي از محل صندوق توسعه ملي تأمين شود، بايد حتماً پوشش مناسبي در خصوص هزينه نوسانات ارز اين صندوق تأمين كنيم. در حال حاضر تركيب واردات و صادرات كشور تركيب نسبتاً مناسبي است. البته بسياري از كالاهاي مصرفي به صورت قاچاق از مرزهاي كشور وارد مي‌شود كه اگرچه افزايش نرخ ارز مشكلاتي را در اقتصاد به وجود آورده، منجر به افزايش هزينه قاچاق كالاهاي وارداتي و كاهش قاچاق مي‌شود، عملاً مي‌تواند به توسعه بازار كشور انجاميده و براي توليد داخلي كمك شاياني باشد.
كاهش ديوانسالاري و توجه به فضاي كسب و كار
سياست مهم ديگر در جهت حمايت از توليد بهبود فضاي كسب و كار در كشور است. بخش عمده‌اي از مشكلات كنوني ما در فضاي كسب و كار به ديوانسالاري اداري ما برمي‌گردد و البته همه آن در حوزه دولت نيست و به كاركرد كل نظام اداري كشور برمي‌گردد. براي مثال معيار شروع كسب و كار، شاخص اخذ مجوزها، شاخص ثبت و انتقال مالكيت، شاخص اخذ اعتبار و... لذا ضروري است كه ارزيابي مستمري از فضاي عمومي كسب و كار كشور با هدف نمايش چهره اقتصاد در تعامل با بخش خصوصي، عمومي و سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي صورت پذيرد. همچنين زمينه‌هاي لازم براي فعاليت بهينه بخش خصوصي با تأكيد بر اصلاح و ساده‌سازي مقررات و رويه‌هاي اجرايي صورت پذيرد.

 



Share

موضوعات

آمار وبلاگ و پیام صوتی

تعداد بازدید : 562919
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 562919
تعداد نوشته ها : 136
تعداد نظرات : 12
ADS

پیام مدیر

لوگوی ما

لوگوی دوستان

سایر امکانات

X